تاريخچه اسكو

اسكو از قديم‌ترين‌ و مهمترين‌ شهرهای تبريز و آذربايجان‌ است‌. اسكوی كنونی در دامنه غربی سهند قرار گرفته‌ است‌ كه‌ روزگاریقلعه مرزی اورارتوها بود. قديمیترين‌ منبع‌ و مأخذی كه‌ نام‌ اسكو (اسكويه‌) در آن‌ ذكر شده‌ شايد كتيبه سارگن‌ دوّم‌ پادشاه‌ آشورباشد. سارگن‌ دوّم‌ در سال‌ 714 قبل‌ از ميلاد همراه‌ سپاهيان‌ خود با يك‌ لشگركشی سريع‌ كرانه شرقی درياچه اروميه‌ را به‌ سویشمال‌ درنورديد و پس‌ از تصرف‌ ولايت‌ اوئيشيديش‌ (نام‌ قديم‌ ولايت‌ مراغه‌ )و آباديهای واقع‌ در ميان‌ كوه‌ اوائوش‌ (سهند)و درياچهاروميه‌ به‌ ناحيه اوشكايا(نام‌ قديم‌ اسكو) رسيد اما مردم‌ محل‌ به‌ وسيله آتشی كه‌ بر قلّل‌ كوهها افروختند از نزديك‌ شدن‌ لشكريان‌آشور باخبر شدند و خانه‌های خود را ترك‌ كردند. در اين‌ لشكركشی نخست‌ اوشكايا (اسكو) اشغال‌ شد و بعد روستاهای اطراف‌ كه‌نزديك‌ به‌ 115 آبادی بود كاملاً با خاك‌ يكسان‌ شد و قلعه نگهبان‌ راه‌ وصول‌ به‌ «سوبی» و «ايالت‌ زرند» كه‌ ديوارهايش‌ چهار مترضخامت‌ داشت‌ نابود شد.

بعد از آن‌ دوران‌ فرمانروايی ماد، تا پايان‌ حكومت‌ ساسانی خبری از اين‌ آبادی در دست‌ نيست‌ و در كتب‌ جغرافیدانان‌ وتاريخ‌نويسان‌ عرب‌ زبان‌، بخش‌ و شهركی به‌ اين‌ نام‌ به‌ چشم‌ نمیخورد. اما حمداللّه‌ مستوفی در قرن‌ هشتم‌ هجری اين‌ بخش‌را«باويل‌ رود» ناميده‌ و اسكويا يا اسكويه‌ را يكی از روستاهای بزرگ‌ اين‌ بخش‌ به‌ حساب‌ آورده‌ و چنين‌ نوشته‌ است‌:

«سِيّم‌ ناحيت‌ باويل‌ رود مشهور است‌ و در زاويه غرب‌ و جنوب‌ است‌ و بر چهار فرسنگی شهر (تبريز) افتاده‌ است‌. ولايتی سخت‌ منزه‌است‌ و به‌ حقيقت‌ همچون‌ يك‌ باغ.‌ و باويل‌ و خسروشاه‌ و ميلان‌ و اسكو و فسقنديس‌ از معظمات‌ آن‌ ناحيت‌ است».

از قرن‌ هشتم‌ هجری قمری به‌ بعد، باويل‌ رود و بخصوص اسكو و طراوت‌ و وفور نعمت‌ آن‌ در كتب‌ زيادی مورد بحث‌ قرار گرفته‌است‌.

 

 

آثار تاريخی

در بخش‌ اسكو و روستاهای تابعه آن‌ نظير اخماقيه‌ (امين‌ قلعه سابق‌)، سردرود، سلطان‌ داغی ايلخچی، اسفنجان‌، باويل‌، تاره‌ كند،كُججان‌، خلجان‌، ميلان‌ و. . .آثار باستانی اسلامی چندی بخصوص‌ از قرن‌ هفتم‌ هجری و زمان‌ حكومت‌ سلطان‌ محمود غازان‌ وجوددارد و در گورستانهای اين‌ روستاها نيز تعداد زيادی از مشاهير و عرفا و اهل‌ تصوف‌ و عرفان‌ به‌ خاك‌ سپرده‌ شده‌اند.

در شهر اسكو امامزاده‌ای منصوب‌ به‌ اولاد حضرت‌ امام‌ جعفر صادق‌ (ع‌) مقبره سيد حسين‌ بن‌ سيد عبدالغفار اسكويی، مقبرهپيرحيدر، مزاراللّه‌ بنده‌سی و مسجد پايتخت‌ ديده‌ میشود.

 

مساجد

مسجد پايتخت‌ اسكو

مسجد پايتخت‌ درست‌ در بين‌ دو محله عليا و سفلای اسكو واقع‌ شده‌ است‌. مسجد كوچك‌ و بدون‌ ستونی است‌ كه‌ ديوارهایعريض‌ و طاق‌ خشتی ولی محكم‌ و قديمی دارد. بر روی ديوار جنوبی مسجد سنگ‌ نبشته مرمرينی به‌ طول‌ نزديك‌ يك‌ متر و عرض‌شصت‌ سانتیمتر نصب‌ شده‌ است‌. مضمون‌ سنگ‌ نبشته‌ چنين‌ است‌: «قال‌ اللّه‌ تبارك‌ و تعالی ان‌ المساجد اللّه‌ فلا تدعوا مع‌ اللّه‌احداً. وفق‌ اللّه‌ سبحانه‌ و تعالی عبده‌ الملتجی بوفور الطاعه، اعنی حاجی عوض‌ بن‌ احمد، بتجديد هذه‌ العماره الشريفه المباركه بعدتخريبها بحمداللّه‌. . .و سبحانه‌، فتمت‌ باهتمامه‌ و حرر ذلك‌ فی شهور سنه احدی و ستين‌ بعدالالف‌ من‌ الهجره النبويه. » و در حاشيهدست‌ راست‌ كتيبه‌ عبارت‌ «لااله‌الااللّه‌، محمّدرسول‌اللّه‌، علی ولیاللّه‌» با همان‌ خط‌ و شيوه‌ يعنی ثلث‌ جلی به‌ طور برجسته‌ كنده‌شده‌ است‌. از مضمون‌ اين‌ سنگ‌ نبشته‌ برمیآيد كه‌ اين‌ مسجد نيز در دوره استيلای روميان‌ يا به‌ عبارت‌ ديگر عثمانيان‌ مانند ديگرمساجد ساير بلاد آذربايجان‌ تخريب‌ شده‌ و پس‌ از مراجعت‌ و هزيمت‌ آنان‌، دوباره‌ به‌ وسيله يكی از ثروتمندان‌ اسكو به‌ نام‌ «حاجیعوض‌ بن‌ احمد» در سال‌ 1061 هـ ق‌ مرمت‌ و تجديد بنا يافته‌ است‌.

 

 

مسجد جامع‌ اسكو

اين‌ مسجد كمی بالاتر از مسجد پايتخت‌، در كنار خيابان‌ اصلی و بزرگ‌ اسكو واقع‌ شده‌ است‌ كه‌ به‌ مسجد «سبزه‌ ميدان‌» نيز مشهوراست‌. كف‌ آن‌ نزديك‌ دو متر از سطح‌ خيابان‌ بالاتر است‌. شش‌ ستون‌ سنگی و دوازده‌ گنبد ضربی آجری دارد. سرستونهايش‌ سنگیو مقرنس‌اند. در سمت‌ شمال‌ مسجد سه‌ خواجه‌نشين‌ بالنسبه‌ عميق‌ تعبيه‌ شده‌ كه‌ بالای هر سه‌ ايوان‌ است‌. اهل‌ محل‌ تاريخ‌ بنایاين‌ مسجد را همزمان‌ با تاريخ‌ تجديد بنای مسجد پايتخت‌ (1061 هـ ق‌) میدانند به‌ هر حال‌ مسجدی است‌ آباد، خوش‌ طرح‌،مفروش‌، داير و نمونه زيبايی از سبك‌ معماری مساجد ساده دوره صفويه‌ میباشد.

 

مسجد ميدان‌ اسكو

اين‌ مسجد از مساجد قديمی اين‌ شهر به‌ حساب‌ میآيد كه‌ مناره‌ای آجری و جالب‌ دارد و سنگ‌ نبشته‌ای به‌ خط‌ ثلث‌ زيبايی درآن‌ ديده‌ میشود.

 

بقعه ها‌ (مزارها)

مزار اللّه‌ بنده‌سی

برفراز تپه بلندی در جنوب‌ شرقی اسكو بقعه‌ای وجود دارد كه‌ سابقاً گنبد خشتی داشته‌ و اكنون‌ فروريخته‌ است‌.

در درون‌ بقعه‌ قبر سنگچين‌ ساده‌ای هست‌ بدون‌ نوشته‌ و تاريخ‌ فوت‌، كه‌ مردم‌ محل‌ میگويند اين‌ قبر متعلق‌ به‌ پيری است‌ گمنام‌،معروف‌ به‌ «اللّه‌ بنده‌سی» يعنی «بنده خدا» قبر ساده‌ای نيز در بيرون‌ بقعه‌ قرار دارد، میگويند قبر يكی از مريدان‌ پيراست‌. مردم‌ محل‌به‌ «اللّه‌ بنده‌سی» نيز مانند امامزاده اسكو و پيرحيدر، اعتقاد زياد دارند و از زيارت‌ قبر وی در روزهای متبرك‌ غفلت‌ نمیورزند.

 

مزارهای سه‌ گانه‌ باويل‌

روستای باويل‌ در 3 كيلومتری شمال‌ غرب‌ شهر اسكو واقع‌ شده‌ است‌. جاده خسروشهر اسكو از وسط‌ اين‌ روستا میگذرد. در سمت‌جنوب‌ (راست‌ جاده‌) ميان‌ يك‌ چهار ديواری فروريخته‌، سه‌ قبر بزرگ‌ سنگچين‌ بدون‌ سنگ‌ نبشته‌ وجود دارد. طول‌ قبرها سه‌ متر وعرض‌ آنها يك‌ متر است‌. عوام‌ معتقدند كه‌ اينان‌ از ياران‌ اسامه‌ سلطان‌ بودند، اما قرائن‌ و شواهد متعدد نشان‌ میدهد كه‌ بعيد نيست‌از جنگاوران‌ سالاری باشند. (اين‌ منطقه‌ در زمان‌ فرمانروائی سالاريان‌ مركزيتی داشته‌ و قبر عده‌ای از بزرگان‌ سالاری در خسروشاه‌ وسردرود هنوز باقی است‌) در غرب‌ اين‌ سه‌ قبر تقريباً به‌ فاصله 20 متر يك‌ قبر كوچك‌ ديگر نيز به‌ چشم‌ میخورد كه‌ كتيبه‌ای به‌ خط‌ثلث‌ برجسته‌ای دارد به‌ مضمون‌ «كل‌ من‌ عليها فان‌، هذالامرقد المرحوم‌ پير محمّد». تاريخ‌ سنگ‌ نبشته‌ از بين‌ رفته‌ است‌ ولی گمان‌میرود متعلق‌ به‌ قرن‌ هشت‌ يا نه‌ هجری باشد.

 

بقعه ابودجانه انصاری

در روستای خلجان‌ از توابع‌ سردرود زيارتگاهی هست‌ به‌ نام‌ مزار ابودجانه انصاری كه‌ در سال‌ 1389 هجری قمری عمارت‌ بقعهزيارتگاه‌ را تجديد نموده‌ و بر پيشانی بنا كتيبه‌ای بدين‌ مضمون‌ نصب‌ كرده‌اند: «هذا مزار ابودجانه انصاری در قريه خلجان‌ است‌،تعمير دويمی مزار شريف‌ 1398 قمری. » بنای مزبور آجری و به‌ صورت‌ چهار طاقی است‌ كه‌ ازاره سنگی و گنبد ضربی بلندی داردكه‌ قبر منسوب‌ به‌ ابودجانه‌ در زير آن‌ قرار گرفته‌ است‌. روی قبر پارچه سياهی انداخته‌اند و در زير آن‌ هيچگونه‌ نوشته‌ و كتيبه‌ای وجودندارد. حافظ‌ حسين‌ كربلائی درباره اين‌ قبر مینويسد: «مرقد و مزار ابودجانه انصاری رضیاللّه‌ عند در قريه خلجان‌ است‌ از اعمال‌سرد صحرا، وی از مشهورترين‌ صحابه‌ است‌، امّا صاحب‌ اين‌ مزار كه‌ به‌ يقين‌ ابودجانه‌ باشد معلوم‌ نيست‌ زيرا كه‌ در كتابی ديده‌نشده‌ و از ثقه‌ نشنيده‌، امّا برافواه‌ و السنه‌ مردم‌ خصوصاً رعايای آن‌ الكا مذكور است‌ كه‌ وی ابودجانه‌ است‌. »

 

زيارتگاه‌ شاه‌ چراغ‌ ايلخچی

شهر ايلخچی از توابع‌ آذرشهر میباشد و در كنار جاده تبريز - آذرشهر قرار دارد. در كنار جاده‌، بالای تپه‌ بلندی در شرق‌ ايلخچیزيارتگاهی وجود دارد كه‌ به‌ زيارتگاه‌ «شاه‌ چراغ‌» يا «نشانه‌گاه‌» مشهور است‌. بنای شاه‌ چراغ‌ از يك‌ اطاق‌ نو ساخت‌ آجری، كه‌ به‌عنوان‌ دهليز نشانه‌گاه‌ میباشد و سه‌ اطاق‌ گلين‌ قديمی تشكيل‌ يافته‌ است‌. پنجره همه اطاقها به‌ سوی جنوب‌ باز میشود. سقف‌نشانه‌گاه‌ گنبد جنوبی خشتی و پوشش‌ اطاقهای ديگر همه‌ چوبیِ ابتدايی است‌.

شرقیترين‌ اطاق‌ كه‌ در انتهای عمارت‌ قرار گرفته‌ اجاق‌ است‌ و اطاق‌ پهلوی آن‌ مسجد در پای ديوار شمالی مسجد قبری گِلين‌ وجوددارد كه‌ روی آن‌ شمعدانهائی نهاده‌اند میگويند، در اينجا يكی از عرفا دفن‌ گرديده‌ است‌. نه‌ تنها نام‌ و نسب‌ عارف‌ معلوم‌ نيست‌،حتی دفن‌ شدن‌ِ جسد وی را نيز در اين‌ جا بعضی از روستائيان‌ با شك‌ تلقی میكنند.

در زيربنای شاه‌ چراغ‌ غار كوچكی وجود دارد كه‌ «چلّه‌ خانه‌» ناميده‌ میشود، گويا سابقاً دراويش‌ در آنجا به‌ چلّه‌ مینشستند.

امامزاده‌ها

امامزاده اسكو

بقعه امامزاده‌ بر روی تپه‌ای بلند، در جنوب‌ اسكو واقع‌ شده‌ است‌. گنبدی آجری و بلند دارد كه‌ چهار منفذ كوچك‌ در چهارسوی آن‌تعبيه‌ شده‌ است‌. در ورودی بقعه‌ مشرف‌ به‌ شهر است‌ و به‌ دهليز كوچكی باز میشود و راهی به‌ درون‌ بقعه‌ دارد. چند عَلَم‌ كوچك‌سبز و سياه‌ و يكی دو دعا و تصوير چاپی تازه‌ تزئينات‌ داخلی ديوارهای بقعه‌ را تشكيل‌ میدهند. عبارت‌ يا «مفتح‌ الابواب‌» نيز در دوسه‌ جای پاطاق‌ گنبد گچبری شده‌ است‌. ضريح‌ چوبی و كهنه‌ای روی قبر امامزاده‌ نهاده‌اند و لوح‌ قبر ديده‌ نمیشود. طبق‌ اظهارات‌اهالی، نسبت صاحب‌ قبر به‌ امام‌ جعفر صادق‌ میرسدكه بعيد نيست‌ وی همان‌ ميرسيدحسين‌بن‌ سيد عبدالغفار اسكوئی جدّ سادات‌حسينی اسكو باشد كه‌ نسبش‌ بواسطه حضرت‌ صادق‌ به‌ حضرت‌ سيدالشهدا (ع‌) میرسد كه‌ از خلخال‌ به‌ اسكو آمده‌ و پس‌ از بناكردن‌ خانقاهی در اسكو به‌ تربيت‌ مريدان‌ میپردازد و در روز دوشنبه‌ 22 شنبه‌ سال‌ 918 هـ ق‌ درگذشته‌ و در همان‌ جا به‌ خاك‌سپرده‌ شد.

در جوار بقعه امامزاده‌ تكيه بزرگی ساخته‌ شده‌ كه‌ متشكل‌ از يك‌ تالار، دو اطاق‌ غذاخوری يك‌ ايوان‌ با سه‌ ستون‌ چوبی و يك‌ منارهآجری بلند میباشد. كلاهك‌ و قسمتی از بدنه مناره‌ فروريخته‌ است‌. در ايام‌ وليالی متبرك‌ مراسمی در تكيه‌ برگزار میشود. پشت‌تكيه‌ و بقعه امامزاده‌، گورستان‌ اسكو قرار دارد.

 

گورستانها‌

گورستان‌ اسفنجان‌

اسفنجان‌ نام‌ روستای از توابع‌ اسكوست‌ كه‌ بر دامنه تپه‌های شمالی آن‌ گورستانی قديمی وجود دارد. بر روی اغلب‌ قبرهای اين‌گورستان‌ نيز سنگ‌ نبشته‌های بزرگی بطور عمودی يا افقی به‌ چشم‌ میخورد. چند مجسمه سنگی قوچ‌ و شير نيز در گوشه‌ و كنارديده‌ میشود. گرچه‌ حجاری آنها به‌ دقت‌ صورت‌ نگرفته‌ است‌ ولی از حيث‌ بزرگی و حالت‌ قابل‌ توجه‌اند. مضمون‌ كتيبه‌ها نشانگرآن‌ است‌ كه‌ در اين‌ گورستان‌ از قرن‌ هفت‌ به‌ بعد عده‌ای از امرا و بزرگان‌ اهل‌ تصوف‌ و عرفان‌ به‌ خاك‌ سپرده‌ شده‌اند. بلندترين‌ سنگ‌قبر متعلق‌ به‌ قبری است‌ كه‌ در جنوب‌ غربی گورستان‌ واقع‌ شده‌ و متعلق‌ به‌ «محمّد جلال‌الدين‌» نامی است‌.

 

گورستان‌ كلجاه‌

كلجاه‌ روستايی است‌ كه‌ در 3 كيلومتری شمال‌ غربی اسكو واقع‌ شده‌ و گورستانی قديمی و بزرگ‌ دارد، كه‌ در دو سمت‌ جاده‌خسروشهر‌ - اسكو واقع‌ گرفته‌ است‌. بنا به‌ نوشته‌ حافظ‌ حسين‌ كربلائی در روضات‌الجنان‌ و جنات‌الجنان‌، سه‌ تن‌ از مشايخ‌ بزرگ‌ قرن‌هفت‌ و هشت‌ هجری با نام‌های خواجه‌ عبدالوهاب‌، خواجه‌ عبدالعزيز و خواجه‌ قطب‌الدين‌ كلجاهی در اين‌ گورستان‌ مدفون‌ بوده‌اند. اكنون‌ قبر هيچيك‌ از اين‌ سه‌ تن‌ مشخص‌ نيست‌. امّا سنگ‌ قبرهای حجاری شده فراوانی وجود دارد كه‌ نوشته‌ اغلب‌ آنها درنتيجه مرور زمان‌ و عوامل‌ جوی و طبيعی فرو ريخته‌ است‌ از سنگ‌ قبرهای باقی مانده‌ كه‌ درخور توجه‌ است‌، سنگ‌ قبر صندوقیشكلی است‌، متعلق‌ به‌ 701 هجری قمری با نوشته‌ای حاوی اسم‌ و تاريخ‌ وفات‌ صاحب‌ قبر و ميل‌ حجاری شده بزرگی كه‌ معمولاًدر بالا سر قبر عرفای بزرگ‌ نصب‌ میگرديده‌ و سنگ‌ نبشته بلند قبری كه‌ قسمت‌ پايين‌ آن‌ در خاك‌ فرو رفته‌ و نام‌ و تاريخ‌ درگذشت‌صاحب‌ قبر معلوم‌ نيست‌ و از ظواهر امر روشن‌ است‌ كه‌ وی در دوران‌ صفويه‌ و پس‌ از رسميت‌ پيدا كردن‌ مذهب‌ تشيع‌ فوت‌ كرده‌است‌.

 

گورستان‌ ورنق‌

روستای ورنق‌ از توابع‌ سردرود اسكو است‌ و گورستانی در آن‌ واقع‌ شده‌ كه‌ از قدمت‌ تاريخی قابل‌ توجهی برخوردار میباشد. برروی قبور اين‌ گورستان‌ لوح‌، صندوق‌ و قوچ‌ سنگی متعددی ديده‌ میشود كه‌ غالب‌ آنها شكسته‌اند. سالخوردگان‌ روستا آن را را «گورستان‌ مشايخ‌» مینامند. شيوه حجاری كتيبه‌ها و صندوقهای قبر و ماده‌ تاريخهايی كه‌ به‌ ندرت‌ سالم‌ مانده‌اند. نشان‌میدهند كه‌ در اين‌ روستا نيز از قرن‌ هفتم‌ هجری به‌ بعد گرايش‌ به‌ انزوا و تصوف‌ معمول‌ و مورد توجه‌ برخی از مردمان‌ بوده‌ است‌.

 

گورستان‌ اسكو

اين‌ گورستان‌ قديمی در پشت‌ تكيه‌ و بقعه امامزاده‌ اسكو واقع‌ شده‌ و پوشيد از قبرهای سنگی بزرگی است‌ كه‌ در حجاری آنها نهايت‌دقت‌ و مهارت‌ بكار رفته‌ است‌. نوشته‌ و تاريخی در آنها مشهود نيست‌ ولی گمان‌ میرود متعلق‌ به‌ اوايل‌ دوره ايلخانی باشد. عدهزيادی از اين‌ قبرها تخريب‌ و سنگهای حجاری شده آنها از كوه‌ به‌ زير انداخته‌ شده‌ و در بنای پايه‌های غسل‌خانه‌، دبستان‌ و دبيرستان‌نوسازی بكار رفته‌ است‌.

در كنار يكی از اين‌ قبرها سنگ‌ طاق‌ مانندی هست‌ كه‌ تقريباً دو سوّم‌ آن‌ در خاك‌ فرو رفته‌ است‌. مردم‌ محل‌ آن‌ را «سانجیداشی»(سنگ‌ِ درد) مینامند و زنان‌ بچه‌های بيمار مخصوصاً آنهايی را كه‌ سياه‌ سرفه‌ گرفته‌اند از زير اين‌ طاق‌ سنگی میگذرانند و معتقدندكه‌ چون‌ اين‌ سنگ‌ دروازه مقام‌ اوليااللّه‌ بوده‌ هر بيماری كه‌ از زير آن‌ بگذرد از جميع‌ آفات‌ در امان‌ خواهد بود ولی آن‌ طور كه‌ ازشواهد پيداست‌ اين‌ قطعه‌ سنگ‌ طاق‌ سردر نيست‌ بلكه‌ قبلاً روی قبری كه‌ در كنار آن‌ ديده‌ میشود جا داشته‌ و كتيبه قبر در وسط‌ آن‌نهاده‌ شده‌ بود كه‌ متأسفانه‌ نادانی و خرافاتی بودن‌ مردم‌ در چند قرن‌ پيش‌ باعث‌ از بين‌ رفتن‌ كتيبه‌ و ايجاد به‌ اصطلاح‌ دروازه اولياءشده‌ است‌.

 

 

روستاهای تاريخی

روستای كندوان‌

 
   


كندوان‌ روستايی تاريخی و كم‌ نظير بخش‌ اسكو در فاصله 22 كيلومتری جنوب‌ اسكو در ميان‌ دره‌ای با صفا و كنار رودخانه‌ای به‌همين‌ نام‌ واقع‌ شده‌ است‌. بنای خانه‌های اين‌ روستا از نوع‌ معماری صخره‌ای است‌ و به‌ قرن‌ هفتم‌ هجری و در بعضی موارد حتی به‌دوره‌های قبل‌ از اسلام‌ نيز برمیگردد. اين‌ روستا نمونه‌ای از ابتدايیترين‌ نوع‌ زندگی بشر و همزيستی او با طبيعت‌ وحشی اطرافش‌ به‌شمار میرود و در مرحله اول‌ فرم‌ خارجی اين‌ مجموعه‌ انسان‌ را به‌ ياد قلعه‌های پرسحر و جادوی قديمی میاندازد.

در نظر اوّلی كه‌ به‌ روستا انداخته‌ میشود يك‌ سری مخروطهای نوك‌ تيز ديده‌ میشود كه‌ در سطوح‌ غير منظم‌ آنها سوراخهايی وجوددارد اين‌ مخروطها، در كنار هم‌ متراكم‌ يا جداجدا ناگهان‌ از دامن‌ كوهی بلند سربرآورده‌ و در سراشيبی تند كوه‌ به‌ صورت‌ پله‌ پله‌ بالارفته‌اند.

مخروطها در مراحل‌ اوليه‌ زمين‌شناسی كه‌ هنوز پوسته زمين‌ سخت‌ نشده‌ بود و در اثر جابه‌جايی كوهها و فشارهای حاصله‌ از اين‌جابه‌جايیها، به‌ دليل‌ نرم‌ بودن‌ خميره‌ آنها، به‌ صورت‌ متبلور از محيط‌ همجوار خود جدا شده‌ و فرم‌ گرفته‌اند و بعدها در اثرسائيدگی به‌ صورت‌ فعلی در آمده‌اند. ضخامت‌ و جنس‌ طبقات‌ تپه‌ها و مخروطها از نوع‌ اينمبريت‌ و لاهار است‌ كه‌ در اثر مخلوط‌شدن‌ مواد آتشفشانی سهند با گل‌ و لای حاصل‌ از بارانهای سيل‌آسا بوجود آمده‌ است‌.

بلندی اين‌ تپه‌های مخروطی و هرمی شكل‌ بيش‌ از 60 متر میباشد. تشكيلات‌ جنس‌ طبقات‌ روی آبرفت‌ قديمی واقع‌ شده‌ ورودخانه‌ كندوان‌ بيش‌ از 10 متر از آن‌ را حفر كرده‌ و پائين‌ برده‌ است‌.

در طی قرنهای گذشته‌ حفره‌هايی در داخل‌ اين‌ مخروطها بوجود آمده‌ است‌ كه‌ يا بر اثر وجود حبابهای هوا در مواد مذاب‌ آتشفشانیبوده‌ و يا بشر با استفاده‌ از ابزارهای خود آنها را پديد آورده‌ است‌. در درون‌ هر مخروط‌ میتوان‌ اطاقهايی را ديد كه‌ به‌ عنوان‌ فضاهاینشيمن‌ و آشپزخانه‌ و حتی انبار و طويله حيوانات‌ مورد استفاده‌ قرار میگيرد. غير از اطاقهای نشيمن‌ روستائيان‌ دو مسجد با ستون‌سنگی از جنس‌ طبقات‌ لاهار و بيش‌ از صدها آغل‌ در دل‌ مخروطها كنده‌ شده‌ است‌. در درون‌ هر مخروطی بين‌ دو تا چهار طبقه‌مسكن‌ ساخته‌ شده‌ است‌. و كوچه‌های روستا در حقيقت‌ همان‌ شيارهای ناشی از جريان‌ تخريبی آبهاست‌. علاوه‌ بر خانه‌های جالب‌ توجه‌ آنچه‌ اين‌ روستا را معروف‌ و مشهور ساخته‌ است‌ وجود آب‌ معدنی گوارايی است‌ كه‌ در كنار رودخانه‌و ساحل‌ چپ‌ آن‌ از دل‌ يك‌ تپه‌ خارج‌ میشود و برای امراض‌ كليوی مفيد است‌. در اين‌ روستا بقعه‌ای نيز موجود میباشد كه‌ به‌ «امامزاده‌ محمد» معروف‌ میباشد.

جستجو در سایت