امیر ثناجو| Amir Sanajou

تاریخچه شهر مراغه

مراغه یكی از شهرهای تاریخی و قدیمی آذربایجان و ایران است . بطلمیوس یونانی دریاچه ارومیه را به مناسبت واقع شدن آن در كرانه غربی ناحیه مراغه «مارگیانه» خوانده است مارك انتوان در سال 36 قبل از میلاد هنگام ذكر حوادثی كه در زمان پارتها در این منطقه رخ داده از این مكان به نام «فرائه‌تا» یاد می كند اسامی مراغه در ازمنه گذشته و قبل از استیلای اعراب بنا به نوشته مورخان به این شرح بوده است : افراه رود (احمد بلاذری)، افرازه روح (معجم البلدان)، افراهروز (احمدابن یعقوبی)، افرازه رود (یاقوت حموی) و …. مراغه بعد از استیلای اعراب ماراویا و ماراوا (به نوشته كسروی) و سر انجام مراغا خوانده شده است.

دكتر معین در تفسیر كلمه مراغه در فرهنگ معین نوشته است : «كلمه مراغه از مصدر مرغ (آب دهان ، گیاه ترچریدن جای گرفتن در گیاه) اخذ گردیده است و در عربی در بابهای تفعیل (تمریغ) و تفعل (تمرغ) » معنی به خاك غلیتدن استعمال می شود و «المراغه» به معنی اسم مكان و جایی است كه ستور در آنجا خود را به خاك غلتند و فارسیان آن را به معنی غلیتدن استعمال نمایند» در فرهگ فارسی عمید آمده است « مراغه جای غلیتدن ستور و در فارسی به معنی غلتیدن نیز گفته شده است.»

هنگام خلافت هارون الرشید ، درآمد شهر مراغه به دختران خلیفه اختصاص داشت . در زمان وجنابن رواد حاكم آذربایجان، دور مراغه دیوار و بارویی محكم كشیده شد. در جنگهای اعراب با بابك خرمدین در ارسباران این شهر پناهگاه قشون اعراب بوده حتی افشین مراغه را مركز زمستانی قشون خود قرار داد.

در 280 هجری ، فرمانروایی مراغه به محمد ابن افشین بن دیوداد رسید و بعد از وی برادرش یوسف به جای او نشست و در سال 296 هجری به نام خود در مراغه سكه زد. در دوران فرمانروایی یوسف، مراغه بسیار آباد و مشهور شد ، یك دار الاماره، یك خزانه و چند اداره دولتی در آن بنا گردید و كم‌كم قدرت او بالا گرفت و مورد تایید خلیفه واقع شد و مركز حكومت خود را به اردبیل منتقل ساخت.

در سال 317 هجری آخرین فرمانروای بنی ساج یعنی ابوالمسافرالفتح در مراغه به قتل رسید و در 332 هجری مسافریان دیلمی به مراغه دست یافتند از این دوران سكه‌ای به نام محمدبن عبدالرزاق سردار ركن دیلمی و سكه هایی به نام ابراهیم وجستان دو پسر مرزبان دیلمی دردست است كه در شهر مراغه جزو قلمرو سلجوقیان گردید در سال 622 هجری جلال الدین خوارزمشاه بدون برخورد با مقاومت مهمی، داخل مراغه شد و در سال 628 هجری مراغه به تصرف سپاهیان مغول در آمد در 656 هجری مراغه مركز فرمانراویی هلاكوخان مغول شد و خواجه نصیرالدین طوسی ، با همكاری چند دانشمند ستاره شناس ، مامور تاسیس رصدخانه معروف مراغه گردید چون هلاكو خان خود آئین بودایی داشت و زن و مادرش مسیحی بودند لذا در این دوره شهر مراغه و حوالی آن مركز مسیحیت گردید . رومیان ، ارامنه و نسطوریان بخصوص دانشمندان و صاحبان صنایع و هنرمندان مسیحی در مراغه گرد آمدند. در زمان غازان خان كه قبول اسلام كرد كلیساها به مساجد مبدل شده، دست مبلغین مسیحی از شهرهای بزرگ آذربایجان كوتاه شد.

در سال 712 هجری شمس‌الدین قره سنقرامیر الامرای حلب و نایب السلطنه مصر به ایران فرار كرد و سلطان محمد خدا بنده و اولجایتو او را پناه داده به فرمانروایی مراغه منصوب ساخت.

در سال 759 هجری مراغه به دست تیموریان تخریب گردید ، هنگام غلبه شاه اسماعیل در مراغه نیز مانند سایر شهرها كشتاری رخ داد در زمان شاه طهماسب صفوی ، بنای مدارس و مساجد ساختمانهای عام المنفعه آغاز شد و شهر مراغه از رفاه و آبادانی قابل توجهی برخودار گردید. در جنگهای پی در پی ایران و عثمانی، اندك مدتی، عبدالعزیز پاشا برمراغه فرمان راند و در سال1142 هـ ق شهر مراغه و دهخوارقان بدست نادرشاه گشوده شد. از زمان عباس میرزا نایب السلطنه تقریبأ حكومت حوالی مراغه به احمدخان مقدم مراغی و خانواده وی اختصاص یافت. گرچه شیخ عبیدالله‌ كرد در سال 1297 هجری خود را به حوالی مراغه رسانید ولی هجوم وی و همراهانش دفع گردید و سكون و آرامش به مراغه بازگشت. صمدخان شجاع الدوله مراغه‌ای مدافع سرسخت و معروف استبداد، بازمانده‌‌ای ‌از خاندان مقدم بود وی مردی سفاك و بی رحم بود كه صفحات تاریخ معاصر ایران بخصوص در دوره مشروطیت حاكی از ظلمهای آن شخص است.

اكنون مراغه تكه پاره‌هایی از گذشته خود به یادگار دارد كه چند نمونه از آنها را در صفحات بعدی معرفی می‌كنیم .

 

مساجد

مسجد ملا رستم

در كنار میدان ملا رستم كه با خیابان اوحدی فاصله ناچیزی دارد یكی از جالبترین مسجدهای مراغه و شاید منطقه قرار دارد كه به همان نام ملا رستم نامیده می شود. و معلوم نیست این نام را میدان به مسجد داده و یا مسجد به میدان. درباره شخصیت ملارستم نیز آگاهی در دست نیست و بالاخره اینكه در بنای مسجد كتیبه‌ای نصب شده تا نام بانی و معمار و سال بنا را مشخص سازد.

بنای اصلی مسجد به سه واحد مختلف تقسیم می شود:

  • شبستان اصلی و بزرگ تابستانی.
  • محل خرج دادن واقع در سمت شمالی شبستان تابستانی
  • شبستان كوچك زمستانی واقع بر روی محل خرج دادن و مشرف بر شبستان تابستانی.

به عبارت دیگر اینكه در قسمت شمال شبستان در تالار مستطیل شكل ایجاد شده كه ارتفاع مجموع آنها برابر تمامی ارتفاع شبستان بزرگ تابستانی است.

1 -   شبستان بزرگ تابستانی

تالاری است بطول 60/25 و پهنای 40/19 متر.سقف بلند شبستان برروی 35 ستون در5 ردیف هفتائی قرار گرفته است. فاصله هر ستون از دیگری در طول و عرض شبستان 10/3 مترمی باشد. در ایوان جنوبی شبستان 5 پنجره قرار دارد. كه چهار تای آن بزرگتر بوده و دوتا دوتا در دو سوی پنجره كوچك میانی جاسازی شده و از صحن مقابل شبستان نور می گیرد. تنظیم پنجره ها در این جانب چنانست كه گوئی خواسته اندجهت قبله را به جای محراب بوسیله پنجره كوچك میانی تعیین كرده باشد. در دیوار شرقی و غربی شبستان نیز برای تأمین نور داخل تالار و برقراری جریان هوا در دو سطح پنجره هائی ایجاد نموده اند. در دیوار شمالی نیز چهار در بزرگ چوبی قرار دارد كه در وسط آن پنجره‌های مستطیل شكل قرارداده‌اند. این درها و پنجره های نورگیر میان آنها در عین حال ضلع جنوبی شبستان زمستانی مشرف بر شبستان بزرگ را تشكیل می‌هند.

نكته جالب درباره فضای داخل شبستان اینكه نحوه استفاده از نور خارج چنان صورت پذیرفته

كه در تمامی ساعتهای روز میزان روشنایی بگونه‌ای است كه انسان در چنین محیطی خواستار آنست. آنچه كه گیرائی و جاذبه این فضا را به گونه غیر قابل تصور فزونی بخشیده تزئینات دلپذیری است كه بر روئ ستونها و سرستونها وزیر سقف انجام شده است.و فضای متفاوت با دیگر مسجدهای ساخته شده با مصالح بنایی را نمودار میكند ستونهای 35 گانه مسجد از تنه درخت سپیدار بوده و بر روی پایه‌های ساده سنگی چند پهلو استوار شده است و بر فراز آن سر ستونهائی زیبا به صورت سه ردیف قطار یا مقرنس كه از پایین به بالا بر حجمشان افزوده میشود قرار دارد. سقف نیز با چوب تیر ریزی شده است.

2 - شبستان كوچك زمستانی

چنانچه در شرح شبستان بزرگ بیان داشتیم،در شمال آن و روی تالار محل خرج‌دادن شبستان مستطیل شكل كوچكی قرار دارد كه در گذشته بعلت كوتاهی سقف ومحدود بودن فضا در زمستانها از آن استفاده می‌كردند. ولی از هنگامیكه شبستان بزرگ متروك شده است این شبستان در تمام مدت سال مورد استفاده بوده است. طول این شبستان40 /26 وعرض آن40 /7 متر است.در طول شبستان هر طرف 5جرز به پهنای45/1 متر و به ضخامت حدود 70 سانتی متر قرار دارد . فاصله میان هر دو جرز در طول شبستان 3 متر است كه در این فاصله پنجره های بزرگ ترتیب داده‌اند . این پنجره‌ها در دیوار شمالی قسمتی از نمای خارجی مسجد را تشكیل می‌دهد و در‌دیوار جنوبی بخشی از دیوار شمال شبستان بزرگ را، در دیوار شرقی تالار نیز دو طاق نما وجود دارد كه میان آنها جرزی به ضخامت 80 سانتی متر قرار دارد . در وسط تالار 6 ستون بر پاست . یكی از ستونها تماماً از سنگ مرمر است و بقیه ستونها چوبی می‌باشند بدنه ستونهای چوبی دارای تراش ساده و بصورت هشت ضلعی است در مورد تنها ستون مرمری و سر ستون سنگی در شبستان گفته می‌شود كه به احتمال این اثر به بنایی كه قبل از ایجاد این مسجد در آنجا قرار داشته مربوط می شود و می توان آن را بدوره ایلخانان نسبت داد .

نمای مسجد روی هم رفته بسیار ساده بوده و مشتمل بر سردر بزرگ در آخرین حد غربی دیوار و سردری كوچك مربوط به تالار محل خرج در آخرین حد شرقی دیوار و بالاخره دیوار بدنه شمالی مسجد در وسط است. سردر اصلی مسجد را به بلندی مجموعه بنا ساخته‌اند و در بالا بصورت طاق نمایی با قوس تیزه‌دار درآمده كه درون آن را با گچ بری مقرنس بندی كرده‌اند. برروی حاشیه مورب كنار طاق نما به شیوه كارهای معقلی برروی گچ طرحهای هندسی گره سازی اجرا شده است سردر مذبور بعلت بی توجهی و لطماتی كه بر آن وارد گشته از جلوه افتاده و زیبایی آن فروخفته است. نمای دیوار سراسری مجاور و سردر تمامی از آجر ساخته شده و طول آن شش جرز و در فاصله میان آنها پنج اسپر دیده می‌شود.

3 - محل خرج دادن

چنانچه گفته شد عبارت است از تالار مستطیل شكلی كه در پشت دیوار شمالی شبستان بزرگ واقع شده و طول آن برابر طول شبستان است در وسط آن چهار ستون مدور آجری قطور وجود دارد تیر حمال بزرگی بر روی آنها بنا شده است، در دیوار شمالی تالار پنج ورودی قرار دارد كه بطور مستقیم به میدان مقابل مسجد راه می‌یابد در اصلی ورود به تالار در دیوار شرقی و مقابل یك فضای سرپوشیده قرار دارد.

فضای داخل تالار تاریك است و از هرگونه تزئینی بی بهره می‌باشد. از این محل برای خرج دادن در ماه محرم و صفر استفاده می‌شود ظروف مورد استفاده آن همگی مسین بوده و غالباً منقش و عتیقه و متعلق به صدها سال پیش می‌باشند در مورد تاریخ بنای مسجد ملارستم تاكنون به نوشته و كتیبه ای برخورد نشده است و در كتابهای تاریخی نیز به زمان بنای آن اشاره نكرده‌اند به احتمال قوی این بنا قبل از دوران صفوی ایجاد نگردیده و تصور می رود این مسجد از نخستین بناهای دوران شاه طهماسب یعنی مربوط به اواسط قرن دهم هجری مطابق با قرن 16 میلادی می باشد.

 

مسجد معز الدین

در سمت غربی میدان خشكبار مراغه كه سابقاً به میدان آرد فروشان معروف بود مسجدی قدیمی وجود داردكه مردم محل آن را مسجد ملاعزالدین و خواص آن را مسجد شیخ معزالدین گویند از این مسجد اكنون یك حیاط با دو در بزرگ در دو سوی شرقی و غربی آن و یك مسجد بزرگ یك مسجد كوچك در جانب شمالی حیاط و یك مقبره گنبددار در پشت این دو مسجد باقی مانده است. در سوی جنوبی حیاط نیز حجرات و حوضخانه بوده كه اكنون بكلی ویران شده است. مساجد هردو در یك امتداد واقع شده و پنجره های آنها رو به جنوب است. در وسط این دو مسجد دهلیزی تعبیه شده كه سقف كوتاهی دارد و در بالا اطاقی برای محافظ مسجد بنا گردیده است.

در ورودی مسجد بزرگ در جانب غربی و در مسجد كوچك در جانب شرقی دهلیز قرار گرفته است. مسجدها هردو سقف و ستون چوبی دارند. تخته‌های پوشش سقف همه منقش به ترنج و گل بوته و ستونها دارای سرستونهای زیبائی به شیوه صفویه‌اند.

مسجد كوچك در حدود 22مترطول و 8 متر عرض و 5 متر ارتفاع دارد و دارای 6 ستون كوچك است كه در یك ردیف قرار گرفته‌اند. در جلو این مسجد ایوانی ساخته شده كه قریب سه متر عرض ویك متر از كف حیاط بلندی دارد در گوشه غربی ایوان حوضچه مرمرینی افتاده كه قطر داخلی آن 75 سانتی متر و عرض دیواره آن 21 سانتی متر است بنا به روایت مجاور مسجد، این حوضچه به قندآب ایام سوگواری ماه محرم اختصاص داشته است. در وسط دو پنجره مسجد كوچك، از سوی بیرون دو سنگ نشسته نصب كرده‌اند. یكی به خط ثلث و به مضمون « فی ایام خلافته السلطان الاعظم خاقان الاكرم ابوالمظفر شاه طهماسب بهادرخان خلدالله ملكه و سلطانه » و دیگری به خط نستعلیق متضمن شعری در ماده تاریخ درگذشت محمد مؤمن یكی از علمای شیعه مقیم مراغه به سال 1147 هـ .ق می باشد.

مسجد بزرگ 35متر طول 16 مترعرض و 36 ستون چوبی دارد این ستونها درچهار ردیف قرار گرفته‌اند در ورودی مسجد در كرانه جنوبی دیوار شرقی قرار گرفته و در كرانه شمالی همان دیوار قرینه ای دارد كه از آن وارد راه محوطه مقبره شیخ معزالدین می‌شود.

مقبره شیخ معزالدین برج گنبدداری است نظیر برج غفاریه منتهی در اثر رطوبت و عدم توجه و مراقبت به مرور زمان گنبدهای آن فرو ریخته و تزئیناتش از میان رفته است. اخیراً طی خاكبرداری كه در آنجا به عمل آمده است در عمق 2 متری كتیبه شكسته قبر شیخ معزالدین پیدا شده است. در محوطه مقبره و مسجدها سنگ نبشته‌ها و الواح قبور متعددی وجود دارد كه از لحاظ روشن ساختن تاریخ مراغه بسیار با ارزشند و اطلاعات ارزنده‌ای از قرون 8 تا 12 هجری در اختیار علاقمندان می‌گذارند. این سنگ نبشته‌ها متعلق به قبر شیخ معزالدین و بستگان وی می‌باشد كه به قرار زیر می‌باشند.

الف: دو سنگ نبشته مرمرین مربوط به شیخ معزالدین اویس بن رضی الدین ابراهیم.

ب: سنگ نبشته مربوط به قبر فرخنده سلطان نوه شیخ معزالدین اویس.

ج: چهار قطعه سنگ نبشته كه در جریان خاكبرداری از مقبره شیخ معزالدین بدست آمده است.

د: سنگ نبشته‌ای مربوط به دو قبر ملا احمد از علمای شیعه معاصر ‌آقا محمدخان قاجار.

آنچه از این سنگ نبشته‌ها استناد می‌شود این است كه از قرن هشتم به بعد با روی كار آمدن شاه اسماعیل صفوی، خاندان شیخ معزالدین در مراغه صدارت و نفوذ سیاسی و معنوی زیادی داشتند و مقارن طلوع ستاره اقبال شاه اسماعیل صفوی، ستاره بخت این خاندان خاموش می‌شود و مقبره و منضمات آن رو به ویرانی می‌نهد.

خود شیخ معزالدین در دهم رجب 815 هـ ­.ق درگذشته است.

در دوران سلطنت شاه طهماسب این مساجد به وسیله فردی به نام حاجی نبی بازسازی گردیده كه تاریخ 976 هـ .ق در كتیبه دیده می‌شود. علاوه بر این در سال 1372 هـ .ق نیز تعمیراتی در مسجد صورت گرفته كه در سنگ نبشته‌ای با خط نستعلیق درشت كه به سمت راست در ورودی مسجد یعنی دیوار شرقی نصب گردیده دیده می‌شود.

 

مسجد شیخ بابا

یكی دیگر از مساجد تاریخی مراغه است كه آنهم در سالهای اخیر بازسازی شده است. ولی از بنای اصلی مسجد تنها آثار زیر بر جای مانده است كه عبارتند از:

الف: یك ستون سنگی استوانه‌ای متشكل از 2 طبقه روی هم به ارتفاع 5 متر كه محیط آن 186 سانتی‌متر است 60 سانتی‌متر از پایین ستون صاف و دست نخورده می‌باشد و قسمت بالائی آن حدود 160 سانتی‌متر است كه دارای نوشته‌ای به خط زیبای ثلث است كه در بر گیرنده نام سلسله مشایخ مراد. بانی مسجد فتح الله بن حاجی خلیل الله بن عبید الله مرید با واسطه كمال الدین شیخ بابا است. مسجد را در سال 864 هـ .ق به نام شیخ بابا بنا كرده نویسنده خط ستون جلال الدین و حجار آن علی نام داشته است. در جریان تجدید بنا و نوسازی مسجد پاره‌ای از نوشته‌ها فرو ریخته است.

ب: دو قطعه سنگ قبر مرمرین بلند حجاری شده در دو سوی محراب مسجد نصب گردیده كه هر دو كتیبه منقش می‌باشند و متعلق به یكی از امراء و شیخ گلابی است.

ج: در بیرون مسجد و روی دیوار شمالی نیز دو سنگ نبشته زیبا نصب گردیده كه هر دو دارای نوشته‌هایی با خط ثلث است. این مسجد در قسمت شمالی خیابان خواجه نصیر واقع شده است.

 

مسجد جامع مراغه

در خیابان خواجه نصیر روبه‌روی بازار واقع شده است حیاط آن دو در دارد یكی به خیابان و دیگری به بازار سبزی فروشان باز می‌شود حیاط مسجد آباد و دارای شانزده اطاق جهت سكونت طلاب علوم دینی است.

مسجد در سمت جنوب حیاط قرار گرفته و 28 متر طول و 5/18 متر عرض و 35 ستون دارد. سقف و ستونهای آن همگی چوبی است. شبستانی دارد كه چایخانه و آبدارخانه‌ای در كنار آن تعبیه گردیده است پنجره‌های شبستان به مسجد جامع باز می‌شود.

مسجد متروكی نیز در جنب شبستان وجود دارد كه بر دیوار آن دو قطعه كتیبه سنگی كه تاریخ آنها به                                                                                                          ترتیب 1024 هـ .ق و1106 هـ .ق می باشد نصب شده است. با توجه به شیوه معماری این مسجد و منضمات آن و نیز تاریخهای درج شده بر روی كتیبه‌های مذكور می‌توان گفت كه این مسجد نیز در دوران صفویه بنا شده است. آنچه از سنگ نبشته‌ها استنباط می‌گردد این است كه نوشته كتیبه نشان دهنده متن فرمانی است از سوی حاكم وقت، در لغو پاره‌ای از مقررات مالی و وجوهی كه از طرف رعایا پرداخت می‌شده است.

 

مسجد جامع‌ عجب‌شیر

مسجد جامع‌ عجب‌شیر كه‌ با شماره‌ ثبت‌ 878 جزء آثار ملی‌ به‌ ثبت‌ رسیده‌ است‌، از مساجد قدیمی‌ منطقه‌ به‌ شمار می‌رود. مسجددارای‌ شبستانی‌ است‌ به‌ ابعاد 15*20 متر كه‌ از لحاظ‌ زیبایی‌ با مسجد جامع‌ میدان‌ بناب‌ قابل‌ مقایسه‌ است‌. شبستان‌ بنا دارای‌دیوارهای‌ آجری‌ و ستونهای‌ چوبی‌ با سرستونهای‌ مقرنس‌ و قطاربندی‌ شده‌ و سقف‌ چوبی‌ منقش‌ است‌. تاریخ‌ بنای‌ مسجد را باتوجه‌ به‌ كتیبه‌های‌ موجود می‌توان‌ به‌ دوره‌ قاجاریه‌ نسبت‌ داد.

مسجد زنجیرلی

«زنجیرلی مسجد» در پشت ساختمان جدید بانك ملی ایران شعبه مراغه و در جنوب شرقی برج كبود واقع شده است. سقف و ستونهای چوبی با سرستونهای تزئینی منقش به سبك دوره صفوی داشته كه اكنون سقف آن فرو‌ریخته و فقط عده‌ای از ستونهای زیبا و پنجره‌های مشبك باقی مانده است.

این مسجد نیز مانند سایر مساجد مهم مراغه دارای شبستان، حیاط و حوضخانه بوده كه به صورت ویرانه‌ای درآمده‌اند. در سالهای اخیراز طرف اهالی بصورت آبرومندانه‌ای بازسازی شده است.

 

مسجد شیخ تاج

این مسجد واقع در محله شیخ تاج نیز به سبك مسجد ملارستم ساخته شده و اگرچه تاریخ بنا ندارد ولی علاوه بر شیوه و مختصات بنای آن در بین اهل محل نیز معروف است. كه همزمان با مسجد ملارستم بوسیله شیخ تاج الدین نامی ساخته شده است.

 

مسجد آقا محمد تقی

در جانب غربی خیابان خواجه نصیر نزدیك بازار، مسجد با عظمت نوسازی وجود دارد كه مسجد آقا محمد تقی نامیده می‌شود. بنای نخستین این مسجد ظاهراً در اوایل قاجاریه صورت گرفته و بعلت فروریختگی در سالهای اخیر تجدید بنا یافته است. چهار قطعه از پنجره‌های قدیم این مسجد را كه نمونه های مشبك‌سازی اولیه قاجاریه بشمار می‌رود در قسمت فوقانی پنجره فلزی موجود بین نمازخانه وتالار سخنرانی جا داده‌اند. این چهار قطعه پنجره به اندازه ای ظریف و خوش طرح و زیبا هستند كه بمحض ورود به مسجد نظر هربیننده را به خود جلب می‌كنند، و جا دارد هنرمندان و هنردوستان تنها بخاطر تماشای این چهار قطعه پنجره مشبك روزی به مراغه سفر كنند.

بنای جدید مسجد آقا محمد تقی از یك نمازخانه بزرگ ویك تالار سخنرانی متصل به وضوگاه و یك كفشكن تشكیل یافته است، در تزئین درون مسجد از مرمر و كاشی استفاده كرده‌اند گرچه تمام تزئینات معموله به اندازه شاید هزار یك این چهار قطعه پنجره از لحاظ هنر ارزش نداشته باشد. محراب جالبی نیز برای مسجد تعبیه كرده‌اند كه حواشی آن با آیه شریفه 35 از سوره نور تزئین یافته است.

 

مسجد طاق

تاریخ دقیق بنای آن معلوم نیست مرحوم «حاج میر نعمت الله صدر اسلامی» كه بهنگام فوت در سال 1377 حدود یكصد سال عمر داشت تاریخ بنای آن را بیاد نداشت. براساس حكایات احداث آن را به اوایل قاجاریه منسوب و چنین نقل شده است: «حاكم مراغه( احتمالاً احمد خان بیگلربیگی ) دستور ساخت مسجد را به یكی از معماران برجسته مراغه داده بود. معمار مذكور زمانی كه پی ریزی مسجد را به سطح زمین رساند، ناگهان كار را تعطیل و ناپدید گردید حاكم مراغه از این موضوع ناراحت گردیده، دستور تعقیب وی را صادر كرد پس از یكسال معمار مسجد كه تا آنزمان در بغداد مشغول بكار بوده است مراجعه و توضیح می‌دهد كه من عمداً كار را تعطیل كردم تا پای ساختمان فرصت كافی جهت نشست داشته باشد و بعداً دچار آسیب نگردد. سپس عملیات ساختمانی ادامه یافت تا بصورت امروزی به اتمام رسید.»

بقعه‌ها و مزارها

گنبد سرخ

قدیمی‌ترین مزار از پنج مزار موجود در مراغه گنبد سرخ می باشد كه در بین مردم بیشتر به گنبد قرمز مشهور می‌باشد. تاریخ احداث بنا به 15شوال 542 هجری قمری برمیگردد. بنائی است با پلان مربع كه هرضلع آن تقریبأ5 متر می‌باشد گنبدی با پوشش مقرنس دارد كه هنوز پابرجاست. در گذشته سقفی به شكل هرم مثمن داشته كه اكنون به غیر از قسمت تحتانی آن چیزی برجای نیست.

این بنا مركب از شبستانی است كه كف آن بر بلندی و در زیر آن بنایی قرار گرفته كه داخل آن نوعی سردابه احداث شده است. كه پایه‌های طاق آن از طرفی بر دیوار تكیه دارد و از طرفی بر ستون مربعی به ارتفاع 90 سانتی متر و به ضلع 60 سانتی متر كه در وسط دخمه نصب شده است. این دخمه به هیچ وجه به اطاق راهی ندارد در آن از بیرون به جانب مشرق باز می شود. جلوخان (ایوان ) گنبد به سمت شمال است 5 پله در مقدمه آن واقع و پله 6 و7 جزء آستانه درگاه محسوب می شود. درگاه در زیر طاق با تناسب زیادی قرار دارد و بر فراز آن بدنه پر نقش و نگاری است كه اطرافش را یك كتیبه كوفی احاطه نموده است. در بالای هلال درگاه كتیبه كوفی دیگری وجود دارد. جنس سكو را از سنگ تراش، سرستونهای زوایا و همچنین سرستونهای كوچكی كه در هرضلع گنبد تكیه گاه طاق نمایی محسوب می شود از سنگ است.

سه پهلوی شرقی و غربی و جنوبی گنبد، هر یك دارای دو طاق نمای آجری با طرحهای تزئینی است. پهلوی شمالی كه مدخل اطاق بالا در آن تعبیه شده دارای یك طاق نمای جالب عمیق است كه بالای آن با نقش ونگار تخمیری و كاشیهای ساده آبی رنگ متداول دوره سلجوقی تزئین یافته است و از لحاظ تزئین با كاشی كاری آبی رنگ و آجر كاری و گچ بری ظریف و كتیبه كوفی آجری و نقش ونگارهای گوناگون جلوه خاص به این بنا داده است.

بنا دارای چهار پنجره است كه از داخل در گردن گنبد و از خارج در چهار وجه اصلی هشت گوشه‌ای كه سقف را بر آن نهاده‌اند قرار گرفته است. روزنه های دیگری نیز در كتیبه‌های نواری شكل اضلاع غربی، جنوبی و شرقی گشوده‌اند ولی بدون شك این روزنه‌ها هیچ ارتباطی با تركیب اولیه ساختمان نداشته است.

از كتیبه‌های موجود اینگونه برداشت میشود كه این بنا در زمان حیات عبدالعزیز ساخته شده است. ولی اینكه این شخص، كه مدعی بوده حاكم آذربایجان است چه كسی می باشد اطلاعی در دسترس نیست.

گنبد مدور (برج استوانه‌ای)

گنبد مدور دومین مزار از قبور پنجگانه مراغه بشمار می آید. كه در جانب شمال شرقی چهار راه بزرگ ‌‌‌‌ خیابان خواجه نصیر و اوحدی مراغه ای پشت بنای زیبای بانك ملی قرار گرفته است.

برج استوانه‌ای شكل ظاهری ساده‌ای دارد و ازاره‌هایش مانند دیگر برجهای مراغه سنگی و از سنگ سفید سوراخدار می باشد این برج نیز از دو طبقه تشكیل یافته است سرداب مقبره‌ای   آن از خاك پر شده و قبری در آن بچشم نمی خورد اما كف اطاق بالائی تقریبا تغییری پیدا نكرده ولی گنبد دوپوش سقف آن فرو ریخته و سالها قبل با سقف چوبی شیروانی مانندی پوشانده شده است. داخل اطاق سابقاً پوشش و تزئینی گچی داشته كه شاید نوشته‌ای نیز در آن میان بوده كه همه از بین رفته و فقط در بعضی از قسمتها تكه پاره‌هایی از گچ بر جا مانده است. در بیرون برج نیز بجز قسمت درگاه اطاق تزئینی بكار نرفته و تنها تزئینات بیرونی عبارتست از اشكال هندسی مختلف كه با تركیبی از كاشی فیروزه‌ای رنگ و آجر و سفال بوجود آمده است.

این برج هم مثل گنبد سرخ دارای قاب هلالی است كه درگاه را محصور داشته و در بالای درگاه آن كتیبه‌ای كوفی و در زیر هلال در هم كتیبه‌ای دیگر دیده می‌شود اما نقش و زینت معماری كه در گنبد سرخ به نهایت كمال و پركاری رسیده بود در اینجا ساده شده و نقوشی كه درآن گنبد برجستگی دارد در این برج مسطح و شبیه نقش قالی است. آجرهای مهرداری كه علائمی روی آنها قالب گیری شده دیده می‌شود. فن رنگ آمیزی كه در تزئینات گنبد سرخ مقام شایسته‌ای ندارد در این برج كاملا به جای خود افتاده است و حروف كتیبه‌ها و نقوش پیچیده كه در بالای آن ساخته‌اند از كاشی فیروزه‌ای فام است.

مزار آن كاملاً ناشناخته است و از نظر مقایسه‌ای با گنبد سرخ، ارزش بنا در این است كه به خوبی بیانگر ترقی نمای مینایی، طی دوران كوتاهی است كه میان تاریخ احداث این بنا و تاریخ بنای گنبد سرخ قرار دارد.

 

برج یا گنبد كبود

در كنار برج استوانه‌ای مراغه و به فاصله نزدیك ده متر برج منشوری ده پهلوی زیبایی وجود دارد كه مردم محل آن را قبر مادر هلاكو یا «گوی برج» می‌نامند.

پهلوهای این برج دارای طاقنما و حاشیه‌كاری و دندانه است. دركنار آنها پایه های ستون مانندی ساخته شده كه مثل سطح خارجی طاقنماها با تزئینات تخمیری مركب از آجر و سفال وكاشی فیروزه‌ای رنگ با اشكال هندسی بطوری بدیع آرایش یافته است . شایدهم وجود این همه كاشی فیروزه‌ای رنگ باعث شهرت برج به «گوی» یعنی كبود شده است.

این برج هم نظیر دیگر برجهای مقبره‌ای دارای دو طبقه است. قسمت پایین سرداب مخصوص دفن میت است و قسمت بالایی اطاقی است مزین با گچبری و كاشی و نوشته با سقفی بلند كه گنبد آن فرو ریخته و قسمت اعظم گچبری و تزئینات نوشته‌های آن از بین رفته است.

كتیبه‌ای در داخل بنا در زیر گنبد واقع است و به دور بقعه می‌پیچد این كتیبه كه با خطوط نسخ در حاشیه پهن از گچ بریده شده، عبارت از قسمتی از آیه اول سوره 67 قرآن كریم می باشد.

در داخل گنبد كبود قبری وجود دارد كه گویا مادر هلاكو در آن دفن شده است. اندازه این قبر از حدود معمولی خارج و بزرگ می‌باشد. تاریخ بنا با توجه به اینكه نظرات مختلفی در مورد صحت وجود قبر مادر هلاكودر این گنبد مطرح است. احتمالأ در فاصله سالهای 582 و 656 می باشد.

گنبد غفاریه

این بنا در قسمت شمال غربی مراغه و در كنار رودخانه صافی چای واقع شده است. تاریخ احداث آن درفاصله بین سالهای 725 و728 هـ .ق است. تاریخ این مزار ده سال قبل از بنای گنبد سلطان الجایتو خدابنده است. و از آنجاكه در زمان بنای این گنبد بیشتر توجه معماران معطوف استخوان بندی بنا بوده است تا به تزئینات ظاهری، می توان گنبد غفاریه را شبیه تر به گنبد سرخ دانست تا به گنبد كبود زیرا كه در گنبد سرخ بیشتر رعایت محكم كاری شده است.

این گنبد بنایی است مربع آجری كه در بالای سكوئی سنگی و دخمه عمیق استوار است. چهارگوشه‌اش را بوسیله ستونهائی با نقوش لوزی پخ ساخته‌اند. جلوخان بزرگ متوجه شمال و عرض اطاق زیر بجانب شرق است هریك از اضلاع جنبین و عقب دارای دو طاق نما و یك حاشیه مكتوب است. در جلوخان بزرگ یك طاق نمای مركزی بر سردر ساخته‌اند كه در بالای آن دو سطر كتیبه دیده می‌شود. روی هم رفته ساختمان این بنا نظیر گنبد سرخ و به احتمال زیاد ممكن است كه نه تنها از داخل بلكه از خارج هم سابقاً گنبدی داشته است. از خیلی جهات در این بنا ترقی فن معماری مشهور است. مثلأ از سه گنبدی كه ذكرگردید دو گنبد اول منحصراً دارای خط كوفی بود ودر گنبد سوم خط كوفی را در بیرون و خط مدور ریحان را در داخل بكار برده بودند اما در گنبد غفاریه تمام خطوط ریحان است. كاشی ملون كه در گنبد خیلی كم بكار رفته و یكدست فیروزه ای رنگ است در این گنبد مقدار بسیاری كار شده و الوان سیاه و سفید و آبی دریایی را با رنگ آسمانی مخلوط ساخته‌اند.

ضلعهای پهلو و عقب بنا بجای اینكه مثل گنبد سرخ بی روزنه و كور باشند هریك دو پنجره دارند كه در طاق نما واقع هستند وهمه پنجره ها در میان قاب مستطیلی كه روی آن نقش ونگار زیبائی از آجر و كاشی دارد واقع گردیده‌اند در بالای هلال هریك از طاق نماها حاشیه ای هست دارای سه شكل مدور كه علامت مخصوص صاحب گنبد درآن دوایر نقش شده است.

حجره بزرگ را از گچ اندود كرده‌اند و اثری از رنگ و نقش در آن دیده نمی‌شود. تزئین داخلی منحصر به طاقچه‌های وسیع مقدس است. در بالای هلال مركزی جلوخان بزرگ كتیبه ای سه سطری وجود دارد كه نام سلطان ابوسعید بهادرخان را روی آن می‌توان خواند. بغیر از این كتیبه دیگری نیز وجود دارد كه چیز مختصری از آن باقی مانده و از آن حدس زده می شود كه القاب و نام صاحب بقعه در آن ثبت بوده است.

بنابر‌این گنبد غفاریه نیز مقبره تقریباً مجهولی می باشد ولی طبق نوشته‌های موجود، به احتمال قوی عارف متمكنی به نام نظام الدین احمد بن حسین الغفاری در زمان فرمانروائی سلطان یعقوب بن حسن بیگ آقا قویونلو كه هنگام مراجعت از سفر مكه مدت سه سال در مراغه توقف نموده و زاویه و عمارتی برای اقامت و استراحت مسافران و ابنای سبیل در آن شهرساخته و املاكی از باغ و زمین ابتیاع و جهت مصارف اداره آن وقف كرده است. این امارت به غفاریه موسوم گردیده و برجی نیز كه از قدیم الایام در آن حوالی بوده به تبع نام این امارت به برج غفاریه شهرت یافته است.

 

گوی برج

این بنا در محله اتابك كوچه سبزیچیها قرار گرفته بوده كه پنجمین مزار بزرگ شهرستان مراغه به شمار می رفته كه در طول سالهای 16- 1315 هـ .ش به كلی ویران ومنهدم گردیده و امروز، هیچگونه آثار و اطلاعی از آن در دست نیست. در سال 1310 ش آقای آندره گدار محقق و مدیر كل سابق باستانشناسی ضمن مسافرت به مراغه و بازدید از این بنای تاریخی در كتاب آثار ایران در این مورد چنین نوشته است:

گوی برج آخرین مزار مراغه است كه امروز جز ویرانه‌ای از آن باقی نمانده است برجی مدور شبیه به بنایی است كه در نزدیك گنبد كبود واقع شده اما قامتی بلندتر دارد و یك قسمت الحاقی مستطیلی به آن افزوده شده كه دارای نقش و نگار بسیار است و تمام این جلوخان به منزله قابی است برای درگاه بزرگ. نه از طاقچه بالا، نه از سقف مخروط یا گنبدی كه بنا را می پوشانده اثری بر جای نیست. این برج هم مثل سایر مقابر مركب است از اطاق گنبد داری و دخمه‌ای كه در میان سكوی بلندی جای گرفته است.

زینت خارجی دیوارها عبارت از نقوش بزرگ برجسته آجری است كه خطوط اصلی آنها نسبت به متن صاف دیوار قدری برجستگی دارد. تزئینات مدخل كه تماماً از گچ است و آن را با كاشی بسیار خرد منبت كرده‌اند، كاملاّ مخالف تزئینات درشت بنای سابق است و نشان می دهد كه برج از بنای سابق قدری جوانتر است. ظاهراً بایدتاریخ احداث آن را نیمه دوّم قرن هشتم هجری دانست.

 

مقبره اوحدی

مقبره ركن الدین ابوالحسن مراغی مشهور به اصفهانی عارف و شاعر پارسیگوی نامدار صاحب مثنوی معروف جام جم در میان باغ سرسبزی جنب هنرستان فنی رضا شكاری واقع شده است.

صندوق سنگی قبر وی كه سه پله بالاتر از كف باغ قرار گرفته از سنگ كبود معمولی تهیه شده و بر بالای دیواره های شمالی و جنوبی آن عبارت « هذا قبر المولی المعظم قدوه العلما، افصح الكلام زبده الا‌نام الدارج الی رحمته الله تعالی اوحد الملته والدین ابوالحسن اصفهانی، فی منتصف شعبان سنته ثمان و ثلثین و سبعئه حك گردیده است.

در سال 1352 از طرف انجمن آثار ملی ایران كمیته‌ای تشكیل و پس از مطالعات لازم اقدام به احداث آرامگاهی جدید برای اوحدی نمودند. بنای جدید حاوی آرامگاه و محوطه سازی و كتابخانه می‌باشند در وسط باغ گنبد زیبائی از بتن آرمه بجای آرامگاه قبلی احداث و سنگ قبر قبلی به موزه آرامگاه منتقل گردیده است. مقبره مزبور مورد احترام و زیارتگاه دسته‌ای از پیروان و مریدان حضرت علی (ع) بنام «گورانها» می‌باشد. مریدان وی این قبررا زیارت و در آنجا قربانی می‌كنند.

 

قبر آقا

این بنا به دستور ظل السلطان و به خاطر احترامی كه بمراد خود داشته در سال 1175 هـ .ق احداث شده است. محل آن در جنوب شهر و در حوالی گورستان قدیم می باشد. این بنا در سال 1247 هـ .ق بوسیله حاجی عباسعلی بنایی كه خود در این مقبره مدفون است تعمیر گردیده است.

 

امامزاده‌ها

امامزاده عطاءالله

مزار امامزاده عطاءالله در خیابان امام خمینی مراغه واقع شده و منضمات آن مسجدی نو ساز با شبستانی كهن و مدرسه‌ای جهت طلاب علوم دینی است . مدرسه و مسجد را به مناسبت واقع شدن در جوار امامزاده به نام مسجد و مدرسه امامزاده می‌خوانند.

این مسجد و شبستانش سابقاً هر دو سقف و ستونهایی چوبی داشتند ولی در سالهای اخیر تیرهای سقف و ستونهای مسجد را آهنی كرده‌اند اما شبستان همچنان با سقف و ستونهای منقش و زیبای نخستین باقی است و هر بیننده را بی اختیار به تحسین نجاران و نقاشان عهد صفوی این دیار وادار می‌سازد . مزار امامزاده عطاءالله گنبد بلندی دارد كه بیرون آن از كاشی سبز و دور پا طاقهایش از كاشیهای رنگارنگ پوشیده است. ولی درون گنبد هیچ گونه تزئینی ندارد و با گچ سفیدكاری شده است. روی قبر امامزاده صندوق مشبكی نهاده‌اند و خود قبر را با كاشی‌های سبز رنگ مربعی‌شكل تازه پوشانده‌اند. هیچ سنگ نبشته و كتیبه‌‌ای نیز در داخل و خارج امامزاده به چشم نمی‌خورد. فقط در بالای زیارتنامه‌ای كه بر دیوار نصب كرده‌اند، نوشته شده است « زیارتنامه شاهزاده اعظم عطاءالله بن موسی كاظم» معلوم است كه حضرت موسی بن جعفری فرزندی به نام عطاءالله نداشته. ولی شاید مدفون این قبر سیدی جلیل یا عالمی نبیل و دوستدار خاندان رسالت بوده كه به حضرت جعفر صادق نسبت یافته است.

 

امامزاده معصوم (نیایشگاه مهری و رجوی)

در حدود شش كیلومتری جنوب شرقی مراغه دهكده بزرگی به نام ورجوی واقع است. در قسمتی از دهكده گورستان بزرگ قدیمی وجود دارد كه پر است از قبوری كه بر روی آنها صندوقهای سنگی منقوش و یا قوچ سنگی نهاده شده است. بر روی عده‌ای از سنگها تصاویر تیر و كمان و نیزه و شمشیر و سپر حك گردیده است. تاریخ این گونه سنگها بین قرن هشت تا یازده هجری است. از نمونه‌های جالب این گونه سنگها می‌توان به صندوق سنگی منقش قبر زمان بیگ فرزند كدخدا میرزا بیگ متوفی در سال 1085 هـ .ق اشاره كرد. در كنار قبرستان و بر لب یك نهر پر آب درخت تنومند و كهنسال نارونی خودنمائی می‌كند و توجه عموم را بخود جلب می‌سازد. در جنوب این درخت مجموعه جالب بنای امامزاده معصوم قرار دارد.

درچند متری درخت نارون و در مقابل آن راهرو پهنی با شیب متوسط در سنگ كنده شده است. دو سوی راهرو را دیواره سنگی طبیعی فرا گرفته كه قسمتی از آن نیز دارای پوشش سنگی است. عرض این راهرو در جلو 20/7 متر و در انتها 20/6 متر و عمق قسمت سرپوشیده آن حدود 70/4 متر است. در انتهای راهرو سرپوشیده ورودی مستطیل شكلی به عرض80/1 متردر سنگ كنده شده است كه با عبور از آن به محوطه وسیع و جالبی وارد می شویم . در سمت چپ راهرو و نزدیك مدخل ورودی تالار بزرگ، اطاق چهار گوش كوچكی وجود دارد كه تمامی آن را در سنگ كنده‌اند. سقف این اطاق به گونه‌ای جالب بصورت یك گنبد در صخره ایجاد شده است. شیوه كار چنین است كه دیوار چهار سوی اطاق از یك محل معین بطور مورب بطرف مركز سقف ادامه یافته و پس از ایجاد یك پایه یا پاطاق، سقف مدور بشكل یك چشمه طاق آجری متناسب و كم خیز برروی آب احداث گشته است. در وسط سقف مزبور نورگیری نیز بمنظور روشن ساختن فضای داخل اطاق ترتیب داده‌اند. در ضلع غربی اطاق نوعی قوس تیزه‌دار و شكسته دیده می شود كه به قوسهای بنای صخره‌ای تپه رصد‌خانه مراغه شباهت بسیار دارد.

 

تالار بزرگ

با عبور از در ورودی واقع در انتهای راهرو سرپوشیده به محوطه سرپوشیده مستطیل شكل وسیعی وارد می‌شویم كه درازای آن حدود دوازده متر و پهنای آن نزدیك 30/6 متراست. در وسط دو ضلع شرقی و غربی تالار دو فرورفتگی مقابل هم وجود دارد كه فرورفتگی سمت غرب بشكل ذوزنقه و فرورفتگی سمت شرق شبیه نیم دایره است. از انتهای فرورفتگی غربی بوسیله راهروئی به پهنای30/1 متر و به درازای 10/3 متر به اطاق مدوری بقطر20/5 متر راه می یابیم كه تمامی آن از سنگ كنده شده است. مقابل فرورفتگی نیمدایره شكل سمت شرقی را به كمك سنگهای لاشه تیغه كرده‌اند. در سمت جنوب فرورفتگی شرقی، حفره‌ای وجود دارد كه از آن به راهروئی داخل می‌شویم كه با یك قوس نیمدایره به محوطه اصلی امامزاده راه می‌یابد.

در جانب جنوبی تالار با بالا رفتن از دو پله به یك صفه به پهنای 10/2 متر و درازای 30/3 متر می‌رسند و از انجا با یك پله و عبور از یك ورودی مستطیل شكل به محوطه اصلی امامزاده وارد می‌شوند.

در قسمتی از دیوار غربی تالار بزرگ كتیبه زیبائی بخط ثلث كنده شده كه بیشتر آن فروریخته است و باقی مانده آن كلماتی از آیه 129 سوره آل عمران را در بردارد.

محوطه اصلی امامزاده عبارت است از یك اطاق دایره شكل بقطر 90/5 متر كه در جانب جنوبی آن با ارتفاع یك پله از كف محرابی مستطیل شكل به درازا و پهنای 2*60/2 متر با سقف كاو و هلالی شكل وجود دارد. ازار‏‏‏‎‎ه این ستایشگاه سنگی است و به ارتفاع دو متر با دقت خاص حجاری و صاف شده است. از آنجا به بعد به اطاق گنبد می‌رسیم كه گنبد كم خیز آن نزدیك به هیئت مخروطی بوده است. سالها پیش قسمتی از پوشش سنگی گنبد فرو ریخته و بجای آن گنبدی كم خیز و عرقچینی از آجر ساخته‌اند. وضع كلی بنای این قسمت از امامزاده بخوبی می‌رساند كه به نیایشگاهی بسیار قدیمی تعلق داشته است.

این مجموعه با توجه به واحدهای مختلف آن و حالت غار مانندش بیش از هر چیز به بنای یك معبد مهری شباهت دارد، معبدی كه تماماً در عمق زمین كنده شده است و جز ورودی دالان مانند، سراشیبی مقابلش راه دیگری نداشته است. وجود قسمتهایی چون محل لباس كن روحانیون، محل تعلیم گروندگان به آئین مهر و محل فعالیتهای نجومی علمای زرتشتی و بالاخره محل برگزاری مراسم باشكوه خاص مهر پرستان نشانگر عظمت و ارزش این معبد در مقایسه با سایر معابد می باشد.

این بنا به احتمال فراوان در حدود قرن هشتم دچار تغییراتی شده و از جمله سقف اصلی ستایشگاه مورد دست كاری قرار گرفته است. هم اكنون زنانی كه برای عبادت به این معبد روی می‌آورند در موقع ورود برمحل بقعه كه یك صندوق چوبی در وسط آن است و بر روی آن پارچه سیاهی انداخته‌اند و زیر آن قبری وجود دارد كه اهل محل آن را قبر امامزاده معصوم می نامند و از راههای دور با نذور فراوان به زیارت آن می‌آیند.

مجموعه بنای نیایشگاه ورجوی را از نظر حجم كار و دقت هنرمندان و كسانی كه در امرحجاری آن صورت پذیرفته می‌توان جزء نمونه‌های ارزنده ستایشگاههای كهن دانست. طبق تحقیقات و بررسیهای دیگر معلوم شده است كه در این معبد آرامگاه یكی از علمای بنام و باتقوی مراغه و در ازمنه گذشته یعنی آخوند ملامعصوم مراغه‌ای می باشد كه بعد از وفاتش در این معبد دفن شده است.

قلعه‌ها

قلعه‌ ضحاك‌ (داش‌ قلعه‌ عجیب‌شیر)

قلعه‌ ضحاك‌ در 28 كیلومتری‌ شرق‌ عجب‌شیر، بر ارتفاعات‌ مقدم‌ سهند قرار گرفته‌ است‌. اولین‌ بار توسط‌ یك‌ هیئت‌ باستانشناسی‌آلمانی‌ در سال‌ 1971 میلادی‌ مورد بررسی‌ و تحقیق‌ قرار گرفته‌ است‌.

بغیر از قلعه‌ در پای‌ كوه‌ قبرستانی‌ نیز دیده‌ مشود كه‌ در آن‌ مجسمه‌ سنگی‌ قوچی‌ قرار دارد و در كنار قبرستان‌، روستایی‌ به‌ نام‌ ینگجه‌واقع‌ شده‌ است‌. در دیوار یكی‌ از خانه‌های‌ روستای‌ ینگجه‌ قوچ‌ سنگی‌ مقبره‌ای‌ كار گذاشته‌ شده‌است‌، «راولین‌ سون‌» با تكیه‌ برتوصیفهای‌ اهل‌ محل‌، آن‌ را به‌ دوره‌ ساسانی‌ متعلق‌ دانسته‌ است‌.

با در نظر گرفتن‌ بقایای‌ موجود از برجهای‌ نیم‌ استوانه‌ای‌، بنام‌ دروازه‌ این‌ قلعه‌، احتمال‌ می‌رود كه‌ نظر مذكور صحیح‌ باشد. روبنای‌دیوارها كه‌ از سنگهای‌ مكعب‌ مستطیلی‌ شكل‌، تركیب‌ شده‌ است‌، یادآور پوشش‌ دیوارهای‌ ساسانی‌ در تخت‌ سلیمان‌ است‌. ولی‌سفالهایی‌ كه‌ تاكنون‌ از داش‌ قلعه‌ ضحاك‌ بدست‌ آمده‌ است‌ همگی‌ مربوط‌ به‌ سده‌های‌ 11 و 12 میلادی‌، یعنی‌ دوره‌ اسلامی‌ است‌.با این‌ حال‌، حجاریها و جاسازیهائی‌ كه‌ در سنگ‌ كوه‌ كنده‌ شده‌ است‌ (هر چند كه‌ از لحاظ‌ چگونگی‌ وضع‌ خود با موارد مشابه‌اورارتوئی‌ تفاوتهایی‌ دارد و نیز قطعه‌ سنگی‌ كه‌ به‌ شكل‌ ستون‌ از كوه‌ درآورده‌اند و شاید زمانی‌ مذبح‌ بوده‌ است‌)، همگی‌ دلائلی‌است‌ بر اینكه‌ محل‌ را به‌ دوره‌ پیش‌ از اسلام‌ هم‌ متعلق‌ بدانیم‌.

تعیین‌ زمان‌ بنای‌ اطاقهائی‌ كه‌ نیمی‌ از آن‌ بی‌ سقف‌ در زمین‌ كنده‌ شده‌ و نیم‌ دیگر در سنگ‌ (كنگلومرای‌) كوه‌ به‌ صورت‌ حفره‌ای‌درآورده‌ شده‌ است‌ به‌ دشواری‌ ممكن‌ است‌. اغلب‌ این‌ حفره‌ها چاله‌ آبی‌ هم (آب‌ انبار) دارند. همچنین‌ بر دیوارهای‌ این‌ حفره‌های‌سنگی‌، طاقچه‌های‌ كوچكی‌ كنده‌اند.

در داش‌ قلعه‌ ضحاك‌، تك‌ حفره‌هائی‌ نیز دیده‌ می‌شود كه‌ تمام‌ آن‌ را در صخره‌های‌ عمودی‌ كوه‌ كنده‌اند. علاوه‌ بر اینها، باید وجودبرجی‌ را ذكر كرد كه‌ از خشت‌، بر پایه‌ سنگی‌ ساخته‌ شده‌ است‌ و صرفنظر از استحكامات‌ دروازه‌ قلعه‌، تنها برج‌ دفاعی‌ به‌ شمارمی‌رود زیرا كه‌ اطراف‌ قلعه‌، پرتگاه‌ است‌ و نیازی‌ به‌ استحكامات‌ بیشتری‌ نبوده‌ است‌.

به‌ خصوص‌ باید ذكر كرد كه‌ آب‌ چشمه‌ای‌ كه‌ در دامنه‌ كوه‌ مقابل‌ قرار دارد با فشار متوسط‌ لوله‌هایی‌ كه‌ در زمین‌ كار گذاشته‌ شده‌اند ازروی‌ پشته‌ مابین‌ گذشته‌ و به‌ ارتفاع‌ قلعه‌ می‌رسد.

مسیر لوله‌ آب‌ از روی‌ بستری‌ كه‌ در زمین‌ به‌ وضوح‌ نمایان‌ است‌ معلوم‌ می‌گردد به‌ علاوه‌ تكه‌های‌ متعددی‌ از لوله‌های‌ گلی‌ و بقایائی‌از قالب‌ سنگی‌ كه‌ با بی‌قیدی‌ از بستر كنده‌ شده‌ است‌ در اطراف‌ دیده‌ می‌شود.

بستر لوله‌ به‌ عرض‌ 50 سانتی‌متر و عمق‌ حداقل‌ یك‌ متر بوده‌ است‌. لوله‌های‌ گلی‌ تقریباً از تكه‌های‌ خورد تكمیل‌ شده‌ در یكدیگررفته‌ و در بستر قرار گرفته‌اند. تكه‌ سنگی‌ آهكی‌ كه‌ شاید تكه‌ای‌ از لوله‌های‌ سنگی‌ باشد كه‌ در كنار هم‌ چیده‌ شده‌ و كمی‌ هم‌ دریكدیگر فرو رفته‌ است‌، در روی‌ پشته‌ رابطه‌ به‌ دست‌ آمده‌ است‌.

گمان‌ می‌رود كه‌ این‌ تكه‌ سنگ‌، جزئی‌ از یك‌ قطعه‌ رابط‌ لوله‌كشی‌ باشد. طرف‌ گشادتر سوراخ‌، برای‌ جایگزین‌ كردن‌ انتهای‌ لوله‌ گلی‌بوده‌ در حالی‌ كه‌ از طرف‌ تنگتر آن‌، آب‌ جریان‌ داشته‌ و لوله‌ای‌ را درنمی‌گرفته‌ است‌. این‌ قطعه‌ سنگ‌ از طرف‌ سوراخ‌ باریكتر درفرورفتگی‌های‌ سنگی‌ پهلوئی‌ وارد شده‌ است‌. تكه‌ سنگ‌ یافت‌ شده‌ نیمی‌ از قطعه‌ رابطی‌ بوده‌ كه‌ با نیمه‌ دیگر خود انتهای‌ لوله‌ گلی‌را در دربرمی‌گرفته‌ است‌ و از انتهای‌ دیگر در سنگ‌، یك‌ تكه‌ تو خالی‌ مجاور فرو رفته‌ است‌.

متأسفانه‌ این‌ قلعه‌ نیز از تاراج‌ و كندوكاوهای‌ غیره‌ مجاز در امان‌ نبوده‌ و فضای‌ اطراف‌ قلعه‌ پوشیده‌ از حفره‌هایی‌ است‌ كه‌ توسط‌غارتگران‌ برای‌ بدست‌ آوردن‌ عتیقه‌، زیرورو شده‌ است‌.

 

قلعه قیزلار قالاسی

این قلعه یكی از مهمترین آثار تاریخی و طبیعی شهرستان مراغه است كه در جنوب غربی و 20 كیلومتری شهر واقع شده است و برای رسیدن به آن باید از یك جاده آسفالته و خاكی اتومبیل‌رو و از كنار روستای «ورجوی» و تازه كند گذشت در سه راهی روستای تازه‌كند به روستای قره ناز بایستی از جاده‌ای كه اتومبیل رو و كوهستانی است عبور كرد تا به ارتفاعات لیلی داغی رسید. فاصله قلعه و غار از روستای تازه كند در حدود 7 كیلومتر راه كوهستانی است. قلعه در جنوب شرقی تازه‌كند قرار دارد.

غار و قلعه قیزلار قالاسی در سمت جنوبی دره بسیار عمیق كوههای گوی داغ واقع شده است دهنه غار به قطر 30 در 20 متر و در طول غار در ابتدا 35 متر و عرضش 24متر و ارتفاعش در حدود 20متر می باشد ارتفاع كلی غار و قلعه از دره عمیق مقابل حدود 1800 متر تخمین زده می شود. داخل غار دارای دالانهای متعدد و تنگ و تاریكی است كه در بعضی از آنها اقسام استلاگتیتهای آهكی به چشم می‌خورد. در قسمت ارتفاعات پشت قلعه باقیمانده یك دیوار خشتی به چشم می خورد كه نشانگر بقایای قلعه‌ای قدیمی می‌باشد و در پایین آن چند دخمه وجود دارد كه آثار كندوكاوهای غیر مجاز در آنها مشهود است.

 

پلها

پل سنگی

این پل بوسیله مرحوم حاجی ملك موسوی بر روی رودخانه صافی ساخته شده و پل ارتباطی مراغه با شهرهای بناب میاندوآب و تبریز بوده است.این پل به علت عدم حفاظت و دقت در نگهداری آن و احداث پلهای جدید از بین برده شده است. پایه‌های پل كلاً از سنگ و دهنه‌های آن با آجرطاق زده شده است.

 

كلیساها

كلیسای هوانس

این كلیسا در روستای پیرآباد مابین مراغه و میانه واقع شده است كه مربوط به دوره ایلخانی مغول می باشد در دوره هولاكوخان مغول مسیحیان از امتیازات خاصی برخوردار بودند و دلیل آن مسیحی بودن مادر هلاكو خان بود.

كلیسای هوانس مقدس در قرن هفدهم میلادی ساخته شده است و سقفی چوبی دارد و اكنون كاملاً متروك شده است. صحن كلیسا به شكل مستطیل است و دو ردیف ستون استوانه ای برای نگهداری پوشش سقف وجود دارد. ستونهای این كلیسا نیز مانند ستونهای موجود در مساجد مراغه تماماً چوبی است و در نوع خود بی‌نظیر می باشد. علاوه بر ستونها، محرابها نیز چوبی است. كلیسا سه محراب دارد كه در ضلع شرقی ساختمان واقع شده است محرابی در وسط و دو محراب در طرفین آن قرار دارد. در حیاط كلیسا قبرهایی وجود دارد كه مشخصات 9 قبر معلوم شده است از آن جمله می توان به قبر كشیشی به نام گارگین 1926 م. / 1305 هـ .ش و كشیشی به نام ماتئوس 1959 م./ 1340 هـ .ش و آخرین كشیش كلیسا به نام ماردیروسیان را نام برد. در ضلع شرقی محوطه كلیسا ساختمان متروكه‌ای در باغچه‌ای وجود دارد كه محل زندگی كشیش كلیسا بوده است.

همچنین مدرسه‌ای در حیاط این كلیسا وجود دارد كه در سال 1890 م/1308 هـ .ش توسط دو تاجر ارمنی به نامهای خالافیان و هاكوپیان از اهالی قره داغ ساكن مراغه به خیرات پدرانشان ساخته شده است. در سالهای اولیه تأسیس قسمتی از مدرسه به پسرها و قسمت دیگر به دخترها اختصاص داشت اما بعداً بصورت مختلط درآمد. كلیسای هوانس مقدس مراغه از سال 1358 هـ .ش/1979 م. به بعد دیگر مورد استفاده قرار نگرفت و اكنون به حالت متروكه درآمده است. این كلیسا جزو آثار ملی ایران بشمار می‌آید و تحت شماره 164/4 به ثبت رسیده است.

 

سایر بناها

رصدخانه مراغه

این بنای تاریخی در سال 657 هجری قمری در زمان هلاكوخان به دستور حكیم دانشمند بزرگ ایرانی، خواجه نصیرالدین طوسی ساخته شده است و درحال حاضر آثاری از بناهای متعلقه آن باقی مانده است. این بنا تا زمان سلطان محمّد خدابنده مشغول به كار بوده است و ویرانی آن بطور كامل و دقیق هنوز مشخص نشده است كه در چه سالی بوده است ولی در نوشته های حمدالله مستوفی در سال 720 به ویران بودن آن اشاره شده است.

تپه‌ای كه رصدخانه در آن واقع شده است به طول 510 و عرض تقریبی217 متر و به ارتفاع 110 متر می باشد كه درغرب شرق مراغه واقع شده است. كه قسمتهای مختلف رصدخانه بر روی آن واقع شده است این بخشها عبارتند: از برج مركزی رصدخانه – واحدهای مدور پنجگانه – كتابخانه.

 

برج مركزی

برج مركزی كه وسیعترین فضای كشف شده را تشكیل می دهد قطری به اندازه 22 متر دارد ضخامت دیوار آن 80 سانتیمتر می باشد. فضای داخلی آن شامل یك راهرو و6 اطاق می شود كه 4 اطاق مستطیلی شكل و 2 اطاق دیگر كه در سمت شمال و جنوب قرار گرفته‌اند شكل هندسی ندارند.

مصالحی كه در برج بكار گرفته شده عبارت است از سنگ قلوه، لاشه، سنگهای تراش برای ازاره خارجی و داخلی و سنگهای تراش بزرگ برای ورودی برج آجری در سه اندازه مختلف. ملات و اندود گچ، كاشیهای بزرگ لعابدار در سه طرح و نوع مختلف سنگهای حجاری شده و نقش دار و آجرهای نقش دار تزئینی می باشد.

 

واحدهای مدور پنجگانه

در قسمت جنوب و جنوب شرقی و شمال برج مركزی رصد خانه پنج واحد مدور كشف گردیده كه هریك بطور مستقیم در كار پژوهش‌های نجومی مورد استفاده داشته‌اند. در گوشه شمال غربی تپه واقع در زیر حصار شمالی محوطه رصد خانه بنای جالبی به مساحت 330 متر مربع بدست آمده كه با توجه به جنبه‌های مختلف امر می‌توان آن را كتابخانه مجموعه دانست.

بغیر از قسمتهای ذكر شده در دامنه غربی تپه رصدخانه مراغه و مشرف به روستای طالب خان چهار مجموعه معماری و تعدادی دخمه كشف گردیده كه گذشته از ارزش معماری از نظر روشن ساختن بسیاری از ویژگیهای مذهبی – اجتماعی و اوضاع و احوال خاص دوره ایلخانی به خصوص جامعه مسیحیت زمان، دارای اهمیت و اعتبار فراوان می باشد.

 

غار هامپوئیل (كبوتر)

غار كبوتر مراغه در 25 كیلومتری جنوب شرقی مراغه و در ساحل راست رودخانه موردی‌چای واقع شده است. غار در كمره كوهی صخره‌ای وسنگلاخی رو به جنوب قرار گرفته كه از بستررودخانه موردی چای درحدود 1600 متر ارتفاع دارد دهانه غار 8 متر است و ارتفاعش از 25 تا 40 متر می رسد طول و عرض میدان اول غار تقریباً 40متر و در 60متر می باشد در ابتدای ورود به غار كتیبه‌ای به زبان روسی دیده می‌شود كه تاریخ آن مربوط به سال1925 میلادی است. اهمیت غار كبوتر به خاطر وجود چاههای عمیق و مخفی است كه به صورت تنددره‌های سنگی و تالارهای بزرگ دیده می‌شوند.

كسانی كه وارد غار می‌شوند، بعد از دهانه به میدان وسیعی می‌رسند كه در سقف آن دو حفره جالب توجه وجود دارد. درقسمت شمال شرقی انتهای میدان اول راهروی بسیار تنگ وباریكی وجود دارد كه ورود به میدان دوم از آن انجام می گیرد. در میدان دوم چهار راه وجود دارد كه دو راه ‌‌‌آن به میدان اول منتهی می‌شود، یكی به سمت داخل غار و راه بعدی كه مسیرش راهروی تنگی است به میدان دیگری در جنوب شرقی غار باز می شود.

به جز میدان اول و دوم در سمت شمال و شمال شرقی میدان دوم چهار حفره و فرورفتگی عمیق به چشم می‌خورد كه در آن چهار حلقه چاه عمیق قرار دارند غیر از میدان اول و دوم همه ساله تغییرات زیادی در داخل غار به چشم می‌خورد. تغییرات عمده میدان اول و دوم از نظر زمین شناسی پیدایش خاكستر است كه گاهی تا قوزك پا و حتی تا زانو می‌رسد در داخل چاههای متعدد غار دو سفره آب وجود دارد كه یكی به علت ریزش از بین رفته ولی در چاه دیگر آب وجود دارد و صدای جریان آن ازبالا شنیده می‌شود. در اطراف چاهها و دیواره ها و سقف میدان دوم رسوبات آهكی و استلاكتیت مناظر جالب توجه و زیبایی به وجود آورده‌اند هوای غار بسیارمرطوب است و در انتهای آن به خصوص در كنار چاه سوم و چهارم هوای كافی وجود ندارد رسیدن به كنار چاههای غار بدون تجهیزات كافی مانند طناب نورافكن و وسیله‌های ایمنی كپسول هوا و راهنما امكان پذیر نیست.

فرازی از گات ها

هات 51 بند 20 - ای امشاسپندان شما همه هم فکر و همگام بخشایش نیک را به ما مردم ارزانی دارید. آیین راستی و پاکی و منش نیک را به ما بیاموزید که عشق و ایمان به خدا در نهادمان افزایش یابد. پروردگارا ما با قلبی آکنده از مهر ، تو را می پرستیم و خواستاریم به شادی و خوشبختی جاودانی مزدا دست یابیم.
Template Design:Dima Group