معرفی آثار شهرستان آذرشهر
تاريخچه آذرشهر
آذرشهر از شهرهای مهم تاريخی آذربايجان میباشد. در منابع تاريخی از اين ناحيه به نامهای و داخرقان، ديه خرقان و دهخوارقان نامبرده شده است و از سال 1316 ش دهخوارقان به آذرشهر تغيير نام يافت و دليل آن وجود آتشكدههايی در حوالی اين شهر بودهاست. وجود اين آتشكدهها قدمت شهر را به قبل از اسلام میرساند. از بين متون اسلامی نيز میتوان به كتاب «تاريخ طبری» تأليف«محمدبنجرير طبری» اشاره كرد. وی در كتاب خود از دهخوارقان به نام داخرقان ياد میكند. همچنين «ابواسحق ابراهيماصطخری» (346 هـ ق ) در كتاب «المسالكالممالك» در ذكر بلاد ارمنيداران و آذربايجان از ديرخرقان نام برده و حمداللّه مستوفیآن را شهری كوچك با هوايی معتدل و باغستان فراوان توصيف میكند. در زمان حكومت ايلخانان تا دوره صفويه اين منطقه به علتدارابودن آب و هوای مساعد و محصول فراوان و راههای ارتباطی و گذرگاه منحصر به فرد، مورد توجه حكام وقت قرار داشته و بهعنوان تفرجگاههای اهل دربار مورد استفاده قرار میگرفت. در زمان صفوّيه بر روی رودخانه دهخوارقان چای پل محكمی ساختهشد و در جريانات جنگ و گريز سپاهيان قزلباش و سربازان عثمانی، دهخوارقان انبار تهيه غذا و علوفه بوده است.
در دوره قاجاريه نيز دهخوارقان به نحوی در پردازش تاريخ دست داشته است و آن ملاقات عباسميرزا وليعهد ايران با ژنرالپاسكيويچ روسی بوده است كه منجر به انعقاد قرارداد موقت دهخوارقان گرديد. در كتاب جنگ ايران و روس (1828-1827 م)درباره ملاقات عباسميرزا با ژنرال پاسكيويچ چنين نوشته شده است: «برای مذاكره در اطراف شرايط متاركه و ملاقات با عباسميرزا،قصبه دهخوارقان در هشت فرسخی مراغه تعيين شد.» در ربيعالثانی 1243 هـ ق عباس ميرزا به اردوگاه ژنرال پاسكيويچ روانه شد ودر دهخوارقان همديگر را ملاقات كردند. امروزه محل ملاقات اين دو نفر به عنوان ميدان پازيكی ناميده شده است.
در جنبش مشروطه توفارقان (دهخوارقان) سنگر بزرگی برای مبارزان مشروطه خواه به حساب میآمد و در ضمن گذرگاهآزاديخواهان و روشن فكران و علما و تجار به عتبات هم بود، اما اين راه توسط صمدخان شجاع الدوله مراغهای بسته شد و تنهامردان مبارزه و از جان گذشته توفارقان بودند كه صمدخان را شكست داده راه را باز كردند. اكنون وجود آثار تاريخی يادآور فرهنگ وتمدن كهن اين منطقه میباشد و بناهايی چون مسجد چهارسو، گورستان پير حيران، مسجد تورامين، تپه مصلی آذرشهر و گورستانتاريخی باداميار را میتوان را نام برد.
مساجد
مسجد روميان
بنای اين مسجد را به دوره صفويه نسبت میدهند و مسجدی است كوچك با سقفی چوبی كه مدخل سردر آن طاق و سردری نداردو فقط دو پايه سنگی خوشتراش مارپيچی به شيوه صفوی دارد كه نظاير آن را در مساجد قديم تبريز و اردبيل زياد میتوان ديد كه ازبنای سابق به جا مانده است و محل قرارگيری آنها در دو كنار در ورودی مسجد میباشد.
كف مسجد نزديك 800 سانتیمتر از سطح كوچه بلندتر است و چشمهای در زير آن جريان دارد. به علت عدم وجود لوح و سنگنبشتهای بانی و تاريخ بنای مسجد مشخص نمیباشد.
مسجد محراب
اين مسجد در محله محراب واقع شده است و طاق مرمرين در ورودی آن يكی از شاهكارهای هنر حجاری به شمار میرود. رویطاق مسجد كتيبهای نصب شده است كه بر پيشانی كتيبه با خط ثلث درشت عبارت «قال اللّه سبحانه و تعالی و تقدس» و در متنكتيبه با خط ثلث جلی آيه شريفه «سلام عليكم طبتم فادخلوها خالدين» (آيه 73 سوره الزمر) و در گوشه پايين «كتبه عبداللّه» و در زيرحاشيه كتيبه با خط ثلث ريز و خفی عبارت «عمل استاد ملك علیبناستاد حسن علی حجّار پير چوپانی» به طور برجسته كنده شدهاست. متن كتيبه و حواشی آن و ساير قسمتهای طاق مرمرين همه با ختائی و شاه عباسی و اسليمی گلدار و ماری و اژدر دهنیبرجسته زينت يافته است. اگر چه سقف مسجد بارها فرو ريخته و تعمير و مرمت يافته است اما خوشبختانه طاق مرمرين در ورودیكه ارزش فراوانی دارد از حوادث مكرّر روزگار سالم مانده است و اكنون بيانگر هنر ارزنده ديرين اين محيط میباشد. بغير از اين دومسجد جامع گوگان نيز از قدمت تاريخی برخوردار است و تاريخ ساخت آن به دوره قاجاريه برمیگردد.
بقعهها (مزارها)
پير جابر
اين بنا در روستای ممقان از توابع آذرشهر واقع شده و محل دفن پير جابر كه از عرفای زمان خويش بوده، میباشد. اين مقبره سنگنبشته و كتيبهای ندارد فقط سه لوح قبر بر رويه درونی ديوار غربی زاويه و چهار قطعه سنگ كم عرض كه مجموعاً قسمتی از كتيبهديوارههای يك قبر قديمی را تشكيل میدهند به كمره بيرونی ديوارهای غربی و جنوبی زاويه نصب گرديده است. يكی از كتيبههاتاريخ 1135 هـ ق دارد و ديگری به قبر شخصی به نام حاجی آقا كه متعلق به قرون يازده و دوازده هـ ق است، تعلق دارد.
مقبره اوليای قاضی جهان
قاضی جهان روستايی است از توابع گوگان كه در چهار كيلومتری شمال غربی آذرشهر، سر راه تبريز - گوگان قرار گرفته است. در اينروستا در كنار جاده، تپه كوتاهی وجود دارد كه بقعه گنبدداری بر فراز آن توجه هر عابری را به خودجلب میكند. ديوار بقعه سنگی و گنبد آن آجری است. كف بقعه هفت پله پايينتر از سطح تپه میباشد و در درون آن، قبری هست كه روی آن با كاشيهای سبزرنگ ساده شش ضلعی پوشانده شده است. نام صاحب قبر معلومنيست. در بين مردم اين قبر به مقبره اوليا مشهور است. در بالاسر قبر سنگ نبشتهای كوچك نصب شده كه از نوشته آن فقط كلمات«هذه تربت المرحوم پير خواجه» خوانده میشود و بقيه در زير خاك مانده است. شيوه سنگ و نوشته نشان میدهد كه قبر متعلق بهقرن هشتم يا نهم هجری قمری است.
درون بقعه تزئينی ندارد و مردم محل معتقدند كه اوليا زينت قبول نمیكند. اما نذرش هرگز رد نمیشود و شبهای جمعه عدهای ازمردم روستا در آنجا جمع میشوند و شمع روشن میكنند.
تپه اوليا گورستان عمومی شهر شده است و سه طرف آن به وسيله باغات روستا احاطه گشته است.
گورستانها
گورستان باداميار (قدمگاه)
در شمال روستای قدمگاه (روستای باداميار) آذرشهر گورستانی به چشم میخورد كه دارای سنگ نبشتهها، حجاریها ومجسمههای متنوعی است. سنگ نبشتهها و الواح قبرها به دو خط كوفی و ثلث نوشته شدهاند. خطوط كوفی اغلب شيوهای نزديكبه تعليق دارند و بهترين نمونه آنها سنگ نبشته قبر خواجه علی و پير چوپان است. خواجه علی از عرفای مريد خواجه يوسفدهخوارقانی و پير چوپان برادرزاده وی بوده است. بر روی سنگ قبر اين دو تاريخ 699 هجری قمری و 722 هجری قمری به چشممیخورد.
سنگ نبشتههای مقابر اين گورستان معمولاً به دو طبقه تعلق دارند: امرا و عرفا. بر سنگ مزار امرا اغلب اشاراتی رفته كه «در جوارفلان پير طريقت پناه امن و راحت جسته است و...».
قطعه سنگهای بزرگ قبور نيز دو نوعند. همه شكل صندوق خوشتراشی دارند، بعضی ساده و بعضی منقش هستند. بر حاشيهفوقانی ديوارههای سنگهای ساده فقط اسم صاحب قبر و تاريخ در گذشت وی حك گرديده و بر ديوارههای جنوبی و شمالیسنگهای منقش تصاوير برجسته گرز و شمشير و ساير آلات جنگی كنده شده است. چند مجسمه شير نيز در اين گورستان وجود داردكه بعضی پا بر جايند و بعضی از آنها فرو افتادهاند.
گورستان پيرحيران
اين گورستان بنام خواجه يوسف دهخوارقانی ملقب به پير حيران يا بابا حيران دهخوارقانی كه از عرفای بزرگ زمان خود بودهمعروف است و در ميان باغات آذرشهر واقع شده است. در وسط گورستان اطاق كوچكی وجود دارد كه محل دفن خواجه يوسفاست. سنگ نبشته مرمرين بزرگی بر روی ديوار غربی اطاق كوچك نصب كردهاند كه در نوشته متن آن تاريخ 1159 ديده میشود. امابا توجه به كتيبه روی قبر كه تاريخ وفات خواجه را 670 ذكر كرده است احتمالاً اين تاريخ نادرست است.
در بيرون مقبره پير حيران سنگ قبرهای زيادی به صورتهای مختلف صندوق، قوچ، تخته سنگ و غيره وجود دارد و نشان میدهدكه اين گورستان مرقد رجال پيشين سياست و علم و عرفان اين سامان بوده است. تاريخ مندرج بر سنگ قبرهای اين گورستان غالباً نمايانگر قرون 9، 10، 11 هجری قمری است. در گورستان پير حيران عده كثيری از اهل علم و عرفان به خاك سپرده شدهاند كه از آنجمله میتوان به امير حسين چوپانی، خواجه پيرعلی، ملايوسف دهخوارقانی و...اشاره نمود.
گورستان ينگجه
اين گورستان قديمی در روستای ينگجه كه امروز يكی از محلههای آذرشهر است واقع شده بوده كه امروزه در محل آن مدرسهایساخته شده است. از قطعه سنگهای حجاری شده آن نيز كه نظر هر بينندهای را به خود جلب میكرد، اثری باقی نمانده، فقطتعدادی از آنها در ديوارههای مدارس تازهساز به كار برده شده است.
روستاهای تاريخی
روستای تورامين
تورامين روستای متروكی است كه بين ايلخچی و ممقان از توابع آذرشهر واقع شده است. از آثار تاريخی تورامين طاق سنگی سردرمسجدی است كه در كنار استخر كوچك در ساحل شمالی رودخانه تورامين افتاده است. در قسمت بالای اين طاق سنگی آيه 18 ازسوره الجن با خط ثلث درشت و در پايين آن بانی مسجد و تاريخ 920 و كاتب متن حك گرديده است.
در وسط استخر جلوی مسجد نيز يك قطعه سنگ عصاری افتاده است كه نشان میدهد روزگاری در اين منطقه آبادی و خانه وزندگی وجود داشته و مردمی در آن به كار عصاری میپرداختهاند.
از ديگر آثار اين روستای متروك غاری است كه دهانه يا مدخل طبيعی دارد و در كمره كوهی بالنسبه بلند بالاتر از استخر قرار گرفتهاست.
در كمره تپه مقابل غار، گورستان تاريخی تورامين قرار گرفته است. مجسمههای سنگی قوچ، صندوقها و ضرايحها و قطعه سنگهایخوشتراش قبور و خطوط طرحهای دلانگيز آنها هر بينندهای را به تماشا و تعجب وا میدارد. متاسفانه لوحها و سنگ نبشتههای آنهابدست جويندگان آثار تحقيقاتی شكسته و به تدريج از بين رفته است.
تپههای باستانی
تپه مصلی
در ساحل شمالی رودخانه آذرشهر تپه بلندی قرار دارد كه عوام آن را«يووا داغی» يا «دووا داغی» و خواص «مصلی داغی»مینامند.
بالای تپه، وسيع و هموار و پوشيده از لوحها و سنگ نبشتههای قبور است. در بين اينها نه تنها كتيبههای تازه بلكه سنگ نبشتهها وقطعه سنگهای منقور و منقوش فراوانی نيز به چشم میخورد كه غالباً به قرنهای 7 و 8 متعلق میباشد. بغير از اين تپه میتوان به تپهباستانی شيرامين در روستای شيرامين آذرشهر و تپه باستانی پير قطران در ساحل جنوبی رودخانه آذرشهر اشاره كرد.
تپه باستانی شيرامين
شيرامين روستای بزرگی است كه در 17 كيلومتری جنوب غربی آذرشهر واقع شده است. در نزديكی روستا در سمت راست جادهآذرشهر به مراغه تپهای واقع شده كه احتمال میرود آثار سفالی و سنگی قابل توجهی را در دل خود پنهان داشته است و در صورتحفاری بسياری از سئوالات موجود در مورد پيشينه منطقه را جواب خواهد داد.
بغير از سفال كه در گوشه كنار تپه ديده میشود میتوان سنگهای نيمه صيقلی و سنگ چخماقهايی را ديد كه تصور میشود وسائلدفاعی مردم بسيار قديم اين ناحيه بوده است.
تپه پير قطران
در ساحل جنوبی رودخانه آذرشهر سه تپه بالنسبه بلند، دنبال هم در يك رديف قرار گرفتهاند. اين تپهها را تپههای آتشكده يا تپه پيرقطران مینامند. برای رسيدن به اولين تپه بايد كوچه باغ تنگ و باريكی را پشت سر گذاشت، از كنار آسياب متروك غار مانندی عبوركرد و از تپه كوچك مزروعی گذشت و از شيب تندی بالا رفت. سطح بالای تپه از هزاران عدد سنگ آتشفشانی قيرگون درشت كهقرنها در مسير رودخانهها سائيده شدهاند پوشيده شده است. در چند جای تپه حفاری و كاوش به عمل آمده است و قطعات بزرگخمرههای سفالی در كنار آنها پراكنده شده است. با توجه به اينكه تمام تپههای اين حوالی خاكی و مزروعند و سنگهای اين تپه نيزسنگ مسيل هستند نه سنگ اصيل كوهستان، اين احتمال پيش میآيد كه شايد روزگاری اين تپه معبد يا گورستانی بوده و سنگها رامردم آن زمان در آنجا گرد آوردهاند.
ساير بناها
چشمه چارسو
اين چشمه در محله مركزی آذرشهر واقع شده است. طاقی مثمن با هشت ستون چوبی بر روی چشمه سايه افكنده است. ستونها سرستونی به شيوه صفوی دارند. آب از وسط حوضچه چشمه در میآيد و از كنار آن بيرون میريزد. طرح اين طاق و سنگچين چشمهانسان را به ياد چشمههای مساجد بزرگ و با عظمت استانبول میاندازد و احتمال دارد كه احداث اين طاق در دوران صفويه ازطرف سربازان عثمانی صورت گرفته باشد.
از ديگر بناهای موجود در آذرشهر و توابع آن میتوان به معبد مهری روستای باداميار كه تاريخ آن به قبل از اسلام بر میگردد اشارهكرد.
غار قدمگاه
اين غار در نزديكی روستای قدمگاه (باداميار) واقع در جنوب آذرشهر استقرار يافته است. مقطع فضای غار زيرزمينی دايره شكلاست و قطری برابر 15 متر دارد دالانی به طول 9 متر و عرض و ارتفاع 5/1 و 5/2 متر است كه به دهليز وسيعتری بطول 5/4 وعرض 20/3 و ارتفاع 5/2 تا 4 متر میپيوندند. سپس اين دهليز به فضای گنبدی شكل غار باز میشود. اين فضا از كف تا پنجرهنورگير سقف 12 متر ارتفاع دارد. محراب غار (يا مسجد) با مقرنسهای آميخته متعلق به دوره صفوی، نه بر روی محور اصلی استو نه بر روی محور افقی. به اين علت گمان میرود كه محراب در زمانی جديدتر تعبيه شده باشد. میتوان تصوّر كرد كه اين فضا رابرای مقاصد مذهبی نساختهاند. يعنی نه مسجد بود و نه مقبره. ظاهراً اين غار و دخمه را با تعبيه محرابی كه متوجه مكه است بهصورت عبادتگاه اسلامی درآوردهاند، بنابراين ممكن است اولاً زمان احداث اين بنا بسيار دور باشد. و ثانياً مصرف ديگری جزمسجد داشته باشد. به احتمال زياد زمان احداث اين بنا پيش از اسلام بوده است و در حال حاضر، مردم روستاهای همجوار مراسممذهبی ماههای رمضان و محرم را در آنجا برگذار میكنند و نذورات خود را در كنار اين مسجد قديمی به جا میآورند.
- دسته: زیبایی های آذربایجان