جشن دیگان
واژه دی در در ایران باستان به معنای دادن و آفریدن و ساختن و بخشودن است و دادار در فارسی از همین ریشه است روز هشتم و پانزدهم و بیست وسوم هر ماهاز گاهشمار زرتشتی (۲دی و۹ دی و ۱۷دی به تقویم امروزی ) به نام دی است و برای تشخیص این سه روز از یکدیگر هر یک از اینها را با نام بعد از خودش می خوانده و دی بآذز دی بمهر و دی بدین می گویند یعنی این سه روز را برای باز شناختن به روز بعد خودش نسبت می دهند .
ضمن آِنکه می دانیم روز اول هر ماه هرمزد یا اورمزد می باشد که نام آفریننده جهان است پس به این ترتیب روز اول (۲۵ آذر به تقویم امروزی)و هشتم و پانزدهم و بیست وسوم دیماه به نام خداوند است و چون نام ماه و روز یکی می شود هر چهار روز جشن است و خود ماه هم که به معنای خداوند است این جشنها را جشن اورمزد و سه دی گویند یعنی اولی در اورمزد روز و سه دیگر در سه روزی است که هر سه دی نام دارد.
روز اورمزد(نام خداوند) از دی ماه: نخستین روز دی ماه باستانی/25آذر ماه خورشیدی
روز دی بآذر از دی ماه: هشتمین روز دی ماه باستانی/2دی ماه خورشیدی
روز دی بمهر از دی ماه: پانزدهمین روز دی ماه باستانی/9دی ماه خورشیدی
روز دی بدین از دی ماه: بیست و سومین روز دی ماه باستانی/17دی ماه خورشیدی
درود به روان و فروهر پاک پدران و مادران زرتشتی که در این سه هزار و هفت سد سال و اندی که از تاریخ دین بهی گذشته ، با جانفشانی و فداکاری این جشنها و سنت های نیک را پاسداری کرده و به ما رسانده اند و این خویشکاری ما است که آنرا به همانگونه که است به دست فرزندانمان و آیندگان برسانیم.
'' بزرگوار و نیکوکار و پیروزگر باد مینوی داداراورمزد رایومند و خردمند، از همه چیز آگاه، دانا، توانا، تواناکننده، آمرزیدار، آمرزش دهنده، بخشاینده، بخشایش گر، دادار همه نیکی ها، دهنده همه نیکی ها، بازدارنده همه بدی ها، پر از فروغ، نیکوکار، بسیار سترگ، پیروزگر، چاره ساز، زورآور، نورانی، آفریدگار، فریادرس، شادی بخش، نامدارترین نامدار، فرمانروای فرمانروایان، نیکوکارترین نیکوکاران، سرورهمه دینداران و دین آوران، چنین باد چنین تر باد.
خشنود نمودن اهورامزدا و خوارنمودن انگره مینو(اندیشه بد) بهترین کارها است برابر اراده نیکوکاران فرا ستاییم اندیشه های نیک، گفتارهای نیک و کردارهای نیک را با اندیشه های نیک و گفتارهای نیک و کردارهای نیک من می پذیرم همه نیک اندیشی و نیک گفتاری و نیک کرداری را. ''
اورمزد یشت، خرده اوستا
با سپاس از داریوش بهرامی
-----------------------------------------------------------------------------------------------------
دیگان، میوه چشم به راهی
موبد دکتر مهراب وحیدی
۲۵ آذر ۱۳۸۷
جشن دیگان فرخنده باد. زمین را هنجاری است که بر بنیان آن، هر شبانه روز را یکدور بر گرد خویش گردد و بدینسان به دیدگاه انسان خورشید بر گردونه مهر سوار و از خاور بدر آید. امروز که سپیده سر زد و دیده انسان توانا به دیدن کف دست خویش شد، گاه هاون که سرآغاز روز در گاهشماری زرتشتی است، نوید بخش روز خجسته و ماه فرخنده ای گردید.
روزی که در پس خود 270 روز دارد از روز بزرگ هستی بخش دانا و آغاز سال. 270 که نشان از 9 دارد که بنیاد دین است و زمان چشم به راهی و 30 که نشان از روزهای ماه دارد به دین بهی.
روزی که 251 روز از فروردینگان گذشته تا شادی که آرمان فروهر نیاکانمان بوده است را به یاد داشته باشیم.
روزی که 237 روز از اردیبهشت گان سپری شده تا راستی و عشق را به آتش اهورا داده پاسبان باشیم.
روزی که 204 روز از خردادگان گذراندیم تا به امید دستیابی به دانش و رسایی، تلاش نماییم.
روزی که 167 روز از تیرگان گذشته تا با تیر دانش، آزادگی آرش را به یاد آوریم.
روزی که 143 روز از امردادگان گذشته تا بی مرگی گیاه را بشناسیم و گشایش کنیم حساب جاودانگی را.
روزی که 117 روز از شهریورگان سپری شد تا حساب جاودانگی را با سکه آزمون اهورایی لبریز نماییم.
روزی که 75 روز از مهرگان گذراندیم تا پایبند باشیم به مهر و وفاداری و عشق و دریابیم شوند بپاخیزی کاوه و فریدون را.
روزی که 51 روز از آبانگان گذشته است تا آب دانش را خوراکی برای آتش عشق داشته باشیم.
روزی که 22 روز از آذرگان سپری شده است تا آتش عشق را که نتیجه دانش اندوزی و مهرورزی است را نویدبخش امروز بدانیم که " اورمزد و دی ماه" فرا رسیده است و دیگان دمیده که روز با هستی بخش آغاز می گردد و ماه به دادار تا به هفته ای دیگر پرودگار آتش عشق باشد و هشته ای پس آن آفریدگار مهر و پیمان و هشته ای در پی آن برپا کننده وجدان بیدار. و از این رو است که دیگان را میوه نه ماه چشم به راهی از آغاز سال باید دانست که چون 9 بنیاد دین را سپری نمودی و بر هر جشنی توشه ای از اندیشه و شناخت یافتی به دیگان که آفریدگار آتش و وجدان و مهرورزی است ، رسی که بدانی با اندیشه نیک و پاسداشت زمین، سالی دگر را بر این چرخه دیدار خواهی داشت.
------------------------------------------------------------------------------------------------------
خرم روز روز اول از ماه دی است و به مناسبت برخورد نام روز با نام ماه که نام خداوند نیز بود در ایران باستان جشن گرفته میشد. روزی بزرگ بود مشحون از آداب و مراسم دینی و غیر دینی. زرتشتیان به ویژه پارسیان این روز را بسیار محترم شمرده و آنرا دی دادار جشن مینامند. ابوریحان بیرونی می گوید دی ماه را خُورماه نیز میگویند و روز اول ماه را خرهروز یا خورهروز نامند.
دی صفت میباشد از مصدر «دا» به معنی دادن و ساخت و آفریدن و به معنای دادار و آفریدگار است و در نامههای اوستایی اغلب به جای واژه اهورامزدا به کار رفته است. اگر با نام سی روز ماه توجه کنید، مشاهده مینمایید که روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم هر ماه به نام دی (روز) نامگذاری شده که برای تمیز آنها از یکدیگر، هر یک به نام روز بعدش خوانده شدهاست و اورمزد که آن هم نام خداوند میباشد. بدین گونه اورمزد، دی به آذر، دی به مهر و دی به دین بنابراین در ماه دی چهار روز به نام خدا نامیده شدهاست. کسانی چون نیبرگ و کریستن سن بر آنند که این تقسیم و نامگذاری دلالت بر آن دارد که در گاهشماری و تقویم اوستایی نیز هفته وجود داشتهاست یا به هر حال ماه را به چهار بخش تقسیم میکردهاند در مواضعی که نام خداوند یا صفت وی تکرار میشده اما به این نظر ایرادات و انتقادهای بسیاری شده و مورد قبول نگرفتهاست.
آخرین شب آذر ماه بلندترین شب سال و آخرین روز آذر در سال درست شمسی و کوتاهترین روز سال است. پیروان آیین مهر روز اول دی را روز تولد خورشید میدانستند چون از این روز به تدریج خورشید بیشتر در آسمان میپاید و شبها کوتاهتر و روزها بلندتر میشود. ایرانیان سال را در دورهای از ادوار تاریخی خود از آغاز زمستان و ماه دی یا روز خورشید و ماه خداوند آغاز میکردند و در واقع نوروزشان بود
--------------------------------------------------
دی ماه
یکم دی/ اورمزد روز
از گرامیترین روزهای ایرانیان به نام «خرمروز/ خور روز (خورشید روز)» یا جشن «نودروز» (نود روز تا نوروز).
آغاز سال نو در برخی تقویمهای ایران باستان که هنوز نیز در پامیر و بدخشان بکار گرفته میشود. دیده شدن خورشید در این روز نه تنها «زایش خورشید» (← سیام آذر) را نوید میدهد، بلکه آغاز روز، ماه، فصل و سال جدید نیز بوده است.
همچنین هنگام جشنی با نام «آب نو» در آذربایجان همراه با تعویض آبِ آبانبارها با آبِ تازه و با مراسمی همگانی.
پنجم دی/ سپندارمذ روز
جشنی همراه با بازار عمومی در سُـغد باستان.
یکم، هشتم، پانزدهم و بیست و سوم دی
چهار جشن منسوب به «دی/ دادار» (خداوند/ هرمزد). کوشیار گیلانی در «زیج جامع» این روزها را «دی جشن» مینامد.
چهاردهم دی/ گوش روز
جشن «سیر سور»، جشن گیاهخواری و به ویژه خوردن سیر. و نیز روز غلبه دیوان و کشته شدن جمشیدشاه در روایتهای ایرانی. (در شـاهنامه فـردوسـی نیز پـدیده گوشتخواری پس از جمشید رواج مییابد.)
پانزدهم دی/ دی به مهر روز
جشنی همراه با ساخت تندیسها و پیکرتراشیهایی به شکل انسان و گاه سوزاندن آن. در برخی متون از این روز بنام «بتیکان» یاد شده است که به احتمال شکل تغیر یافته «دیبگان» است.
شانزدهم دی/ مهر روز
هنگام جشن «درامزینان» یا «کاکتل/ کاکثل» در متون ایرانی. جشنی بسیار کهن و اسطورهای و ناشناخته که نامهای گوناگون آن ارتباط آن با «درفش کاویان» و «گاو کتل/ گاو درفش» را نشان میدهد. در این روایتها «فریدون» نیز جایگاه شاخصی دارد و میدانیم که در باورهای کهن، پیوندهای بسیاری میان فریدون و گاو وجود دارد (مانند پرورش فریدون توسط «گاو پُـرمایه/ بَـر مایه» و گرزه «گاو سر» فریدون). گونههای مختلف نامهای این روز و این مراسم، همانند بسیاری از دیگر نامهای کهن، نشانه دیرینگی این آیین و فراموش شدن شکل اصلی نام آنست. این روز احتمالاً در پیوند با دیده شدن صورت فلکی «گاو/ ثور» نیز بوده است.
بیستوسوم یا بیستوچهارم دی/ دی به دین روز یا دین روز
برابر با سیزدهم ژانویه و جشن تیرگان ارمنیان ایران.
- دسته: آیین ها، آداب و جشن ها