بازخوانی پاسخ عباس کیارستمی به بهمن قبادی
بهمن قبادی کارگردان ایرانی که با فیلمهای سیاهش در خارج کشور شناخته میشود، چند سال پیش از این و روزهایی که فیلم سیاه «گربههای ایرانی» را میساخت، در نامهای سرگشاده کیارستمی را به خاطر اینکه به گفته وی «فیلمسازی اجتماعی» نیست با لحن تندی سرزنش کرد.
قبادی با گلایه از اینکه چرا کیارستمی ایران را بهترین جای دنیا برای فیلمسازی اعلام کرده و گفته که او با فیلمهایش جوانان را تشویق به ترک وطن میکند، در جای دیگری از نامهاش به طعنه گفته است" همه چیز از آن شب لعنتی شروع شد. شبی که در جشنواره ابوظبی بازویم را گرفتی و به کناری کشیدی و گفتی که فیلمم (کسی از گربه های ایرانی خبر نداره)را دوست نداری. پس از نمایش فیلم من در آن سالن عظیم، تنها کسی که روی صندلی نشسته بود و دست نمی زد و شاید عصبانی بود شما بودی."
وی همچنین با انتقاد از نوع نگاه سینمایی کیارستمی نوشت: "آن شب از من و سینما و رویکرد من به مسائل اجتماعی شروع کردی و بعد به جعفر پناهی پرداختی و فیلمسازی ماها را به سخیفترین عملها تشبیه کردی و از نحوه پرداختن فیلمسازانی چون من و دیگران به رخداد های اجتماعی، انتقاد کردی."
مرحوم کیارستمی پس از انتشار این نامه در جایی این چنین پاسخ قبادی را میدهد:
«والله اگر آقای قبادی این سؤال را از خودم میپرسید خیلی راحتتر بودم كه به خودش پاسخ دهم. برای اینكه الزاما لزومی به نوشتن نامه سرگشاده نبود.
من دو هفته پیش افتخار دیدار با ایشان را داشتم و ایشان میتوانست این سؤال را از خودم بپرسد. اما سؤال من این است كه كجا این قاعده و قانون هست كه باید حتما فیلمهای اجتماعی بسازیم؟ این سؤال از كجا میآید؟ كجا این تعهد را به دوش هنرمند و یا فیلمساز میگذارند كه تم كارش را مشخص كنند؟ شاید اگر این سؤال از سوی كسی غیر از یك فیلمساز مطرح میشد، میتوانستم علت طرح آن را پیدا كنم.اولا یك فیلمساز باید احساس آزادی و امنیت كند؛ باید در مقابل آنچه كه خودش به خودش حكم میكند مسئول باشد نه حكمی كه از بیرون به او تحمیل میشود. ثانیا كدام یك از فیلمهای من اجتماعی نبودهاند؟» وی ادامه میدهد: «اگر منظور از فیلمهای اجتماعی، فیلمهای سیاسی است باید بگویم من از آن پرهیز میكنم. برای اینكه فیلمهای سیاسی تاریخ مصرف مشخصی دارند. به اعتقاد من هنر باید مقداری خودش را از مقوله سیاست جدا نگه دارد. ولی هر فیلمی كه شما بسازید و فیلم خوبی باشد، به هر حال راجع به انسان امروز است. انسان هم یك موجود اجتماعی است.
راستش من فیلمهای شعارگونه را دوست نمیدارم. فكر میكنم در شأن هنر نیست.» كارگردان فیلم «زیر درختان زیتون» عنوان میكند: «اگر ما با آزادی كار كنیم و فیلممان هم راجع به انسان امروز باشد كه مشخص است كجا زندگی میكند و تحت تأثیر چه شرایطی است، طبیعتا آن فیلم اجتماعی است. اما اینكه الزاما فیلم سیاسی مناسب مد روز و به نرخ روز بسازم راستش من سعی میكنم از آن پرهیز كنم. برای اینكه جایگاه هنر را رفیعتر از آن میدانم كه خودش را آلوده مسائل سیاسی روز كند. كیارستمی بیان میدارد: «به اعتقاد من فیلمهای شاعرانه آثار ماندگارتری هستند. چون راجع به مسائل انسانی حرف میزنند.» شما حتما تجربه فیلمهای گاوراس و حكومت سرهنگها را به یاد میآورید؟ فیلمهایی كه به مجرد اینكه سیستم سیاسی یونان تغییر كرد، آنها هم اعتبار خودشان را از دست دادند. من به این اعتقاد ندارم كه چیزی از بیرون به من توصیه شود و من از شرایط روز فرصت طلبی كنم.
به نظر من كار هنری یك كار طولانی و دراز مدت است. در این مسیر بایدی هم وجود ندارد. اگر كسی هم فیلم سیاسی روز بسازد من هرگز به او نخواهم گفت كه چرا فیلم شاعرانه و هنری نمیسازد؟ من فكر میكنم هر هنرمندی باید ببیند در درون خودش چه اتفاقی افتاده است. چرا میباید همه از هم الگو بگیرند؟»
«همین قدر كه آقای قبادی فیلم سیاسی – اجتماعی میسازند ما را بس. ایشان نوع نگاه خودشان را دارند. پس اجازه بدهند هر هنرمندی هم نوع كار خودش را عرضه كند. به هر حال سؤال شما را با این پاسخ به اتمام میرسانم كه از یك فیلمساز، طرح چنین سؤالی بعید است و بیشتر از آن نوشتن نامه سرگشاده به نظرم بعید میآید. معمولا نامه سرگشاده را خطاب به سیاستمدارانی مینویسند كه دستشان به او نمیرسد، اگر ایشان منظور دیگری داشته است كاش صریحتر طرح میكردند.»
- دسته: یادداشت ها