*فلسفه شلیک 21 و 101 تیر توپ برای حاکمان و بزرگان چیست؟
در زمان قدیم در ایران رسم بود که هنگام حضور حاکم یا شاه در بارگاه سه مرتبه شیپور یا طبل نواخته می‌شد و علت انتخاب عدد 3 برای این بود که شعار و پایه دین اشوزرتشت بر سه اصل گفتارنیک، پندارنیک و کردارنیک استوار است.
وقتی حاکم از سفر بر می‌گشت به افتخار و احترام ورود او هفت‌بار شیپور یا طبل نواخته‌می‌شد و این به آن علت بود که در دین زرتشت هفت فرشته مقدس یا هفت امشاسپند وجود دارد.
وقتی شاه از سفر خارج به کشور باز می‌گشت 21 بار شیپور یا طبل زده می‌شد، زیرا کتاب اوستا از 21 نسک تشکیل شده و نماز معروف زرتشتیان در نخستین بخش اوستا 21 واژه دارد و بالاخره وقتی حاکمان و شاهان از فتح و پیروزی باز می‌گشتند 101 بار طبل و شیپور به صدا در می‌آمد، چون در اوستا 101 نام برای خداوند ذکر شده‌است. این آیین در دوران جدید به صورت شلیک تیر توپ برگزار می‌شده‌است.
* تیسفون پایتخت ساسانیان به دست سعد وقاص سردار عرب ویران شد
* اوستا در زمان هجوم اسکندر مقدونی به ایران و به دلیل جنگ‌های شدید پراکنده ‌شد و در زمان بلاش اول اشک 22 از سلسله اشکانیان جمع‌آوری شد.
* نخستین زنی که به‌طور رسمی به سلطنت رسید، پوراندخت دختر خسرو‌پرویز بود.
* عرب‌ها در زمان یزدگرد سوم شهریار ساسانی به ایران هجوم آوردند و آن را متصرف شدند.
* نخستین جنگ ایران و اعراب را زنجیر می‌گویند به دلیل آن که عرب‌ها اسیران ایرانی را به زنجیر بستند.
* در زمان سلطنت انوشیروان ساسانی یمن بخشی از ایران شد
* یعقوب لیث حواله خلیفه بغداد را به شمشیر و نان و پیاز داد

·  پیروان زرتشت برای نام بردن از این پیام‌آور آریایی از واژه‌هایی چون «اشو»، «شت» و «وخشور» بهره می‌گیرند. اکنون به چم (معنای) این واژه توجه کنید:
اشو: به معنی پاک و مقدس از ریشه‌ی اشا اوستایی به معنی پاکی و راستی است.
شت: واژه شت یکی از واژه‌های دساتیری است که در زمان اکبر شاه هندی ( 1014- 963 هجری) در هند ناگهان پیدا شد و بعد از کتاب دساتیر در کتاب‌های برهان قاطع، دبستان‌المذاهب، انجمن آرای ناصری دیده شده و آن را به جای حضرت جلوی نامه می‌آورند.
وخشور: به معنی پیغمبر و پیشوای روحانی. وخشور از وخش مشتق است و وخش به معنی کلام و سخن آسمانی است که با "ور" به معنی آورنده کلام آسمانی می‌شود. پسوند ور همان است که در کلماتی چون دستور و گنجور دیده می‌شود.

·  نام‌هایی که اینک برای ماه‌های سال مورد استفاده قرار می‌گیرند، از سال 1304 خورشیدی و به موجب قانون تصویب و اجرا شده است. متن قانون از این قرار است:
تبدیل بروج به ماه‌های فارسی از نورور 1304 شمسی مصوب شب 11 فروردین ماه 1304 شمسی.
ماده اول – مجلس شورای ملی تصویب می‌نماید که از نوروز (1304) تاریخ رسمی سالیانه مملکت به ترتیب ذیل معمول گردد و دولت مکلف است که در تمام دوایر دولتی اجرا نماید:

ب – آغاز سال: روز اول بهار
ج – سال: کماکان شمسی حقیقی
د – اسامی و عده ایام ماه‌ها:
1) فروردین 31 روز
2) اردیبهشت
3) خرداد
4) تیر
5) امرداد
6) شهریور 
 7) مهر 30 روز
 8) آبان
9) آذر
10) دی
11) بهمن
12) اسفند 29 روز
تبصره – در سنین کبیسه اسفند 30 روز خواهد بود.
ماده دوم – ترتیب سال شماری ختا و ایغور که در تقویم‌های سابق معمول بود، از تاریخ تصویب این قانون منسوخ خواهد بود.
این قانون که مشتمل بر دو ماده است، در جلسه شب یازدهم ماه فروردین 1304 شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
رییس مجلس شورای ملی موتمن‌الملک

هم‌چنان که دیده می‌شود در این مصوبه مجلس وقت، پنجمین ماه سال "امرداد" نام داشته است و معلوم نیست چرا این نام زیبا و با معنا به مرداد که نامی با معنای منفی است، تبدیل شده است

·  شهر سوخته شده در 56 کیلومتری زابل با پیشینه‌ای نزدیک به 5000 سال از نخستین شهرهای دوران آغاز شهر نشینی به شمار می‌رود.
نخستین تخته نرد جهان یافته‌شده در شهر سوخته، نمونه سنگ‌های صیقلی جواهرسازان و سنگ‌تراشان و نقاشی ظریف سفالی و رنگ‌های به کار رفته در نگارگری سفال‌ها نشان از هنرمندی و ظرافت مردمان آن روزگار دارد.
شگفت‌انگیزترین یافته شهر سوخته علاوه بر عمل پیوند استخوان، یافتن نشانه‌های کهن‌ترین جراحی مغز در ایران باستان است.
مهر داران اصلی انبارهای غله حکومت در شهر سوخته زنان بوده‌اند که از مهرها و رسیدهای به دست آمده از گورهای آنان مشخص شده است، در کنار این توانایی‌های بیشترین آسیب‌های ستون فقرات نیز ناشی از کار سنگین در زنان شهر دیده می‌شود.

·  آسیاب‌های بادی هلند تقلیدی از آسیاب بادی‌های ایران باستانی است.
هخامنشیان و اشکانیان از روی اصول هنری خوشنویسی می‌کردند.
ایراینان از معروف‌ترین مردم دنیا در امور دیوانی هستند یکی از موارد نظام دیوان سالاری، دفاتر ثبت رویدادها و سالنامه‌های شاهی است. دستگاه اداری بیشتر کشورها تا چند دهه پیش گرفته از سیستم دیوان سالاری ساسانی بوده است.

·  اولین تصاویر بز کوهی در کوه‌های غرب ایران با قدمت 25 هزار سال نشان از تمدن کهن است.

·  پیشینه بسیاری از جملات کوتاه پر بار، سروده‌ها و ضرب‌المثل‌ها از متن‌های پهلوی ایران، پند نامه‌ها هم‌چون پند نامه بزرگمهر، آذرباد ماراسپند (موبد بزرگ شاپور دوم)، آذر فرنبغ فرخ‌زاد، کتاب مینوی خرد، یادگار جاماسب، اندرز خسرو کواتان و اندرزهای پادشاهان است.
* بر سر درگاه دانشگاه گندی شاپور (دوره ساسانی) چنین نوشته شده‌بود: دانش و شناخت برتر از بازو و شمشیر است.
* یک دسته خنجر زنان از جنس عاج، "مربوط به دوره هخامنشی" یافت شده که دارای حفره‌ای برای انتقال زهر به تیغه خنجر است که زنان برای دفاع از خود در مقابل دشمنان به کار می‌بردند.
* نخستین گرمابه‌ها را ایرانیان باستان ساخته‌اند، در فرانسه از کاخی 3000 ساله یاد شده که حمام و توالت نداشت، اروپاییان بسیاری از وجوه پاکی را از مردم شرق فراگرفتند.
* ایرانیان باستان نخستین بار در مسجد سلیمان (آرکی دیا) که دارسی بعدها آن را کشف کرد، با شیوه‌ای خاص از دل زمین نفت استخارج می‌کردند.
* زرتشت به وسیله فلسفه خود بشر را از بار سنگین مراسم ظاهری آزاد ساخت و اساس آیینش را بر آموزش‌های اخلاقی نهاد. (رابیندرانات تاگور).
* سهروردی در حکمت اشراق از زرتشت با عنوان حکیم فاضل نام برده و خود را زنده کننده حکمت ایران باستان معرفی کرده‌است.

·         اشویی به معنی پاكی در اندیشه و گفتار و كردار است و آن شامل فروزه‌های راستگویی و درست كرداری و امانت و صداقت است. اشو كسی را گویند كه اندیشه و گفتار و كردارش از كژی و كاستی دور و دارای صفات نیكو باشد. واژه اشوان (جمع اشو) با مقدسین عربی و saints لاتین هم ردیف و هم معنی است.

·         كلمات مزدا (دانا) و اهورا (سرور و بزرگ) هردو به معنی خدای یكتا است. در اوستا اغلب واژه‌های اهورامزدا به طور منفرد و گاهی به شكل مركب «اهورامزدا» یا «مزدا اهورا» به همان معنی آمده‌است.

·         دین زرتشتی را مزدیسنی هم می‌گویند. این كلمه مركب است از دو بخش، مزده یا مزدا به معنی خداوند یكتا و یسنی به معنی پرستی و معنی تركیبی آن «پرستش خدای یكتا» یا «خداشناسی» است.

·         ورهرام كه پارسی آن بهرام و اصل اوستایی آن ورترغنه veretraghna است، فرشته فتح و پیروزی است. این فرشته مورد ستایش و احترام پادشاهان ساسانی بود و در جنگ‌هایی كه كه با رومیان و سایر ملل داشتند، از او طلب یاری می‌كردند تا آنها را بر دشمنان و بدخواهان وطن چیره گرداند.

·         مانتره‌سپند یا مانتره‌سفند یك واژه دو بخشی است. یعنی این واژه تركیب شده‌است از دو بخش مانتره و سفند. جزو اولی به معنی كلام آسمانی است و سفند یا سپند به معنی مقدس در آیین زرتشتی ایزدی هم به این نام وجود دارد و روز بیست و نهم ماه زرتشتی منصوب به اوست.

·         در ایران باستان به كسی كه آموزه‌های اشوزرتشت را به درستی به جا می‌آورد و در اندیشه و گفتار و كردار همانند اشوزرتشت بوده‌است، زرتشتروتم می‌گفتند.

·         در ماه نیایش، برای ماه شب اول «اندرماه» گفته شده‌است، «پرماه» شبی است كه گودی ظاهری ماه را در آن شب پرماه گویند. در همین زمینه از واژه «ویشفند» نیز نام برده شده‌است كه ترجمه‌های گوناگونی دارد، اما تصور می‌رود كه به منظور ماه شب چهارده باشد. دلیل نیز آن است كه ویشفند به معنای بی شب است و منظور شبی است كه مانند روز روشن است. این شب نیز نمی‌تواند جز شب چهارده، شبی دیگر باشد.

·         پیش از ظهور اشوزرتشت پرستش ارباب انواع در میان آریایی‌ها رایج بود. آنها خدایان مورد پرستش خود را دیو می‌نامیدند چنان‌چه هندوها كه با ایرانیان از یك نژادند تا به امروز خدایان خود را دو DEV و خدای بزرگ را مهادو MAHA DEV و پرستشگاه خود را دوال DEVAL می‌گویند. اشوزرتشت علیه دیو پرستی یعنی پرستش ارباب انواع و خدایان گوناگون قیام كرد و ایرانیان را به پرستش اهورامزدا خدای یكتا دعوت فرمود.

·         زرتشتیان پنج ‌گاه در شبانه روز به نیایش پروردگار می‌پردازند این پنج گاه و آغاز و پایان آن عبارتند از:
1-گاه هاون از برآمدن خورشید تا نیمروز ٢- گاه رفتون از نیمروز تا ساعت سه بعد از ظهر ٣- گاه ازیرن از ساعت سه بعد از نیمروز تا فرو رفتن خورشید ٤- گاه ایوه‌سری‌ترم از غروب آفتاب تا ساعت دوازده شب ٥- گاه اشهن از نیمه شب تا برآمدن آفتاب
* یزشن Yezeshn در ادبیات مزدیسنا به معنی ستایش است و اغلب یا كلمه نیایش كه به معنی نیاز و هدیه كردن است با هم می‌آید. یزشن از ریشه یز Yaz اوستایی است و كلمات یشت و یسنا و جشن نیز همه از این ریشه و به معنی ستایش هستند.

·         سروش نام یكی از فرشتگان است كه در كتاب‌های پارسی به نام جبرییل معروف شده است؛ روز هفدهم ماه زرتشتی نیز سروش نامیده شده است.

·         دروند Dorvand كسی را گویند كه در اندیشه و گفتار و كردار نقطه مقابل اشو باشد. به عبارت دیگر، دروند كسی است كه از همه صفات خوب بی‌بهره و جامع فروزه‌های بد باشد.

·         انگره مینو Angrah mainu به معنی روح تباهكار كلمه دیگری است كه با گناه مینو یكی است. به نظر می‌رسد كه كلمه اهریمن مخفف انگره‌مینو باشد. گناه مینو نیز به معنای روح گناهكار است.

·         در دین مزدیسنا صفات پست مانند دروغ، آز، كینه، شهوت، خشم و غیره به شكل دیو مجسم شده‌اند. زرتشتیان موظفند كه با این دیوها بجنگند و آنها را از جسم و روح خود برانند.

·       در اوستا به جای بهشت كلمه مركب (وهشتم اهیم اشونام) آمده و این كلمه در پهلوی به فشوم اخوان اشوان یعنی بهترین جای پاكان یا بهترین حالت پاكان ترجمه شده است. بنابراین، بهشت كه مخفف واژه اوستایی وهشتم اهیم اشونام است، به معنی بهترین جای اشوان است.

·      بالاترین مرحله بهشت گروسمان است كه از گروثمان Nemana- Garu اوستایی مشتق و طبق فقره ٧ اردیبهشت یشت، جای ویژه اشوان است و از دروندان و بدكاران كسی را بدانجا راه نیست.

·       به باور زرتشتیان، در بامداد روز چهارم درگذشت، در نزدیكی پل چینود دادگاهی به ریاست فرشته مهر و حضور سروش و رشن و اشتاد تشكیل می‌شود و از روان در گذشته پرسش‌هایی به عمل می‌آید و به حساب كارهایی كه شخص متوفی در زندگی مرتكب شده است رسیدگی كامل می‌شود و از روی حكم نهایی این محكمه، روان درگذشته پاداش خوب یا بد می‌بیند. مقصود از داور تیزبین و تیز فهم نیز اشاره به قضاوت منصفانه و دقیق فرشته مهر است. مهر خیلی موشكاف است و چیزی از نظرش پنهان نمی‌ماند.
* فروهر Fravahar ذره‌ای از ذرات نورالهی است كه در بدن هركس به ودیعه نهاده شده است تا روان را به راه راست هدایت و راهنمایی فرماید. فروهر هیچ وقت آلودگی به خود نمی‌پذیرد و كارش نور افشانی و نشاندادن راه راست به روان است. پس از مرگ بدن، فروهر راه بالا را می‌پیماید، به منبع اصلی خود می‌پیوندد و فقط روان است كه به مناسبت كارهای نیك یا بدی كه در دنیا مرتكب شده است، پاداش می‌بیند.

·      با وجود این‌كه پدر زرتشت پوروشسب نام داشت، اما در اوستا اغلب به نام زرتشت اسپنتمان بر می‌خوریم و این دو علت دارد؛ یكی این‌كه جد نهم زرتشت شخصی بسیار زاهد و پرهیزكار بنام اسپنتمان بود، بنابراین پیغمبر خودش را از دودمان اسپنتمان می‌خواند. علت دیگر این‌كه كلمه اسپنتمان به معنی مقدس و پاك است، بنابراین زرتشت اسپنتمان را می‌شود به زرتشت مقدس ترجمه كرد.

در خورشید نیایش همانند بسیاری از نیایش های دیگر، تعبیرهای شاعرانه و بسیار زیبایی وجود دارد. در خورشید نیایش ، خورشید و ماه به دو چشمان اهورامزدا تشبیه شده است كه یكی در روز و دیگری در شب، جهان را روشن و تابناك می‌سازند.

* در خورشیدنیایش فرشته مهر نیز با صفت « دارنده و صاحب دشت های فراخ» ستوده شده است. پژوهشگران براین باورند كه مراد از این صفت میدان گسترده ای است كه جولانگاه این فرشته است و از هنگام برآمدن خورشید در زمانی كوتاه گستره‌ای بزرگ را روشنایی می‌بخشد. فرشته مهر، فرشته فروغ و روشنایی است و یا خورشید همیشه همراه است.

* واژه مركب اوستایی هوره‌خشیته Hvare khshaeta به تدریج تغییر شكل یافته و به خورشید پارسی تبدیل شده است.

* برسم شاخه هایی است كه غالباً از درخت انار یا درخت دیگر به طرز مخصوصی چیده و بسته شده و هنگام سرودن یسنا آب زور روی آن ریخته می‌شود. آبی كه از روی برسم گذشته و با فشرده هوم مخلوط و با خواندن آیات مانتره تقدیس شده باشد، پس از انجام تلاوت به عنوان تبرك نوشیده می‌شود.

* هوم گیاهی است كه ساقه كوتاه گره گرهی دارد و در كوه های ایران و افغانستان می‌روید . ساقه خشك این گیاه را موبد هنگام تلاوت می‌كوبد و شیره آن را با آب زور مخلوط می‌كند.

* در ایران باستان مردم به چهار طبقه تقسیم شده بودند، از این قرار :

١) طبقه روحانیان كه آن ها را اتورنان می‌گفتند،٢) سربازان و جنگجویان كه به ارتشتاران معروف بودند. ٣)دهقانان و كشاورزان كه آن ها را واستریوشان می‌خواندند.٤) طبقه صنعت گر و افزارمند كشور كه به نام هوتخشان مشهور بودند.

* صندل نام چند گونه چوب معطر درختان استوایی است. به ویژه درختی پیوسته سبز كه بومی‌هندوستان است. زرتشتیان به ویژه پارسیان آن را برای بخور روی آتش می‌گذارند و بوی خوش در هوا پراكنده می‌شود. صندل در ساختن اشیای زینتی نیز به كار می‌رود. روغن آن در خاورمیانه به عنوان عطر فراوان استفاده می‌شود. صندل را مفرح و مقوی دل و نافع برای كاستن تب های تند صفراوی می‌دانند و تركیب آن با گلاب و كمی‌كافور را بر پیشانی می‌مالند كه گویا برای رفع سردرد سودمند است.

* ایرانیان باستان نخستین مردمانی بودند كه توانستند نفت و آب را از طریق لوله جابه جا كنند. هم چنین آنان روش حمل مایعات از جمله نفت با كشتی را به دیگران آموختند.

به این مناسبت آمریكاییان چون هر دو طریقه حمل و توزیع نفت از مطالعه تاریخ كشور ما آموخته بودند برای ارج شناسی و سپاسداری نخستین كشتی بخاری كه در سال 1878 ساخته شد و حدود یك هزار تن ظرفیت داشت به نام « زرتشت» نامیده شد.

* درمیان زرتشتیان خواندن نمار به صورت گروهی، گواه پیوستگی و همازوری است. ما در گهنبارها وجشن ها و مراسم دینی مانند پرسه و سال و.. نماز را به صورت گروهی برگزار می‌كنیم. ترتیب خواندن نماز گروهی ( جماعت ):

نماز گروهی یا هم بندگی یا همازور شدن در ستایش، به سه طریق ممكن است:

١- یك نفر قسمتی از اوستای تعیین شده را خوانده بقیه تكرار كنند.

2- تمام حضار با هم یك قسمت اوستا یا یك اوستای مخصوص را با هم با آواز بخوانند.

3- یك یا چند نفر اوستای مخصوص را خوانده ، بقیه بدون حرف زدن با حالت واج گوش دهند.

حالت اول و دوم نماز جماعت باید در حال ایستاده، حالت سوم را می‌توان نشسته انجام داد.