مفاهیم و رهیافت ها در دانش باستانسنجی، با نگرشی بر تجربیات مطالعات باستانسنجی لعاب های دوره اسلامی
امیر ثناجو
چكيده:
باستانسنجی دانشی است که امروزه جایگاه و اهمیت فراوان خود را در علوم باستانسنجی و پژوهش های تاریخی- هنری یافته است با اینحال هنوز چارچوب ها و بنیانهای این دانش این دانش به صورت کامل ترسیم و تبیین نشده است. در این نوشتار ابتدا به تبیین مفهوم میراث فرهنگی و چرایی ارزشمندی آن و روند مطالعات علمی مرتبط با میراث فرهنگی پرداخته شده است. سپس تعاریفی که تاکنون از باستانسنجی ارائه شده و مفاهیم مرتبط و نیز سیر تحول آن مورد نقد و بررسی قرار گرفته و در نهایت یک تعریف واحد از این دانش پیشنهاد شده است. بنا به این تعریف، هرگونه کاربرد سنجش ها و روش های آنالیزی مورد استفاده در علوم طبیعی در راستای دست یافتن به پاسخ های علمی به پرسش ها و ابهامات مطرح در زمینه های گوناگون باستانشناسی و مطالعات هنری در حیطه دانش باستانسنجی جای میگیرد. در ادامه، این دانش در شش شاخه روش های گاهنگاری، مطالعات مصنوعات، رهیافت های زیست بوم شناختی، کاربرد روشهای آماری و ریاضی، روشهای سنجش از راه دور و حفاظت، به اختصار تشریح شده است. پس از جمع بندی کلی این دانش، تجربیات شاخص مطالعات باستانسنجی لعاب های به کار رفته در سفالینه های دورهای اسلامی در نقاط مختلف جهان شامل مطالعات فناوری و ساختارشناسی لعاب ها، روش ها نتایج و کاربردهای هر کدام از تجربیات و ویژگی های هر یک از این روش ها و تجزیه و آنالیزهای آزمایشگاهی و دستگاهی-تجزیه ای این لعاب ها بررسی و تحلیل شده است
کلید واژگان: باستانسنجی، باستانشناسی، روش های گاهنگاری، لعاب های اسلامی، فناوری لعاب
- دسته: مقالات من