ای برادر ! سربلندم بر غنای فارسی
بر طراوتهای نغز و دلربای فارسی
پاک بینم مظهرش را دورِ گیتی هرزمان
مهدِ فرهنگ و تمدن ، محتوای فارسی
جشنهای همدلی امروز و دیروزِ جهان
منشعب گشتند زِ رسمِ دلگشای فارسی
نام میآرم زِ جمعِ نادرانِ حوزهاش
حافظ و عمر خیامِ خوشنوای فارسی
گنجوی، خاقانی و عطّارِ نیشاپور هم
شمس و مولانای بلخاند، اولیای فارسی
روحِ فرخزاد، فردوسی و مخفی را سلام
غزنوی، سیستانی و جامی ضیای فارسی
یادگار رودکی و العراقی، عشقری
هرکدام دانم بسانِ زیربنای فارسی
دستِ خود بهرامِ پولادین بلندی میکند
تا ببیند فارسی گویان، همصدای فارسی
بهرام پولادین